پارت³²

پارت³²
...............
داشتم فیلمو نگا میکردم که یهو زامبیه از تو جنگل پرید بیرون یه جیغ بنفش کشیدم که بقیه از جیغ من ترسیدن
، کوفتتت ترسیدم وای
| الهی لال شیییی نزدیک بود قلبم واسه
؛؛ خوب حالا انگار خودم نترسیدم
جون مین " ساکت فیلمو نگا کنید
وقتی گف ساکت همه ساکت شدن دیگه هیچکس چیزی نگفت تا اخرایه فیلم که دوباره اون صحنه چندشو نشون داد چون یهویی اومد تو تصویر خودمو انداختم رو کوک که صداش دراومد
_ وای لهم کردی چیکار میکنی
؛؛ ببخشید خوب ترسیدم الان بلند میشم
_ نه نمیخواد باز تحمل یه شیرجه دیگه رو ندارم
همونجوری موندم دروغ چرا بغلش خوب بود راحت لم دادم و بقیه فیلم رو دیدم ... نفهمیدم کی خوابم برد فقط صدایه کوک رو شنیدم که میگفت بیدار شو همه رفتن
؛؛ هوم؟
_ بلند شو دختر همه رفتن پاشو اینجا رو جم کنیم بعد بخواب
؛؛ وای جان جدت بزار بخوابم
_ پاشو ببینممممم
داد که زد مثل جت نشستم یکم دعوا کردیم و وسایلارو جم کردم اونم رفت من موندم و تنهایی رفتم خوابیدم
/ساعت ۱۰\
با کمر درد از خواب بیدار شدم اییی من چمه دیشب که خوابم برد بد خوابیدم حتما ولشش مهم نیسس خداروشکر امروز تعطیله رفتم حموم اومدم ایندفعه موهامو خشک نکردم لباسمو پوشیدم رفتم تو حال صبحانمو خوردم و یه ابنبات که دیشب گرفته بودم رو ورداشتم و رفتم رو مبل لم دادم گوشیمو ورداشتم و مشغول شدم .... چقدر مردم خلاقن میشینن ادیت هایه چند ساعته میزنن اونوقت من حتی نمیتونم لباسامو از رو تخت جم کنم ... چقدر بدبختمممم گوشیم زنگ خورد کوک بود
؛؛ بله؟
_ اماده نشدی؟
؛؛ چرا اماده شم
_ مگه قرار نبود واسه تولد یکی از دوستات بریم خرید
؛؛ ای وایییی کلا یادم رفته بوددد  با سوهو حرف بزنم توهم بیا
_ نمیخواد الان تو ماشین منه اماده شو بیا پایین
؛؛ باشه باشه
قط کردم و مث جت رفتم موهامو درست کردم لباسمو پوشیدم ارایش سبکی کردم و بدو رفتم دنبال ماشین گشتم ولی نبود یه ماشین یکم دورتر بوق زد که فهمیدم خودشونن اینا از کی رفیق شدن که باهم میان؟
رفتم سوار شدم سوهو کلی غر زد که چرا اینقدر حواس پرتم تا رسیدیم
سوهو " خوب رسیدیم فقط یوتا جواب زنگ جون مینو ندیا
؛؛ چرا؟
سوهو " همه میدونن که چقدر دهنت لقه
؛؛ یااا میام اینقدر میزنمت که نتونی منو با جون مین تشخیص بدیااا
سوهو " مگه دروغ میگم
_ نمیخوایین پیاده شین؟