باورم کن... ( پارت ۲۰ )

یوری: اگه اینجوریه پس اول منو بکش، دروغ گفتم به همتون هنوزم دوسش دارم، دو سه ساعته زیر بارون منتظره تامنو ببینه و خودشو بهم ثابت کنه
یونگی: یوری اون باعث این اتفاقات سه سال شده*عصبی*
مگه خودت همیشه بهم نمیگی همه لیاقت داشتن یه فرصتو دارن منم بهش فرصت دادم... یا بهتره بگم بخشیدمش
جیمین: من واقعا متاسفم چندین بار عذرخواهی کردم هرکاری از دستم بر اومد کردم.....نامرد رفیق چندسالتو میخوای بکشی؟
یونگی کمی فکر میکنه
یونگی: اولین و اخرین باره بهت فرصت میدم
جیمین: ممنون
یوری: چرا نمیزاری اون که خودشو ثابت کرد... وایسا چی؟
یونگی: فرصت میدم بهش
یوری: واقعا؟
یونگی: اوهوم
یوری: ممنونم *خوشحال*
یونگی: حالام بیایین داخل تا سرما نخوردین
دست منو میگیره میریم داخل

《 ویو یوری 》
دستشو میگیرم
یوری: بیا بریم داخل الانه که سرما بخوری
میکشمش داخل میبرمش اتاق خودم و یه دست از لباس یونگی رو براش میارم
یوری: یه دوش بگیر اینارم بپوش
جیمین: چشم بانو
میره دوش میگیره ، به محض اینکه دیدم با حوله اومده بیرون چشامو میبندم، میخنده بعد چن ثانیه...
جیمین: پوشیدم چشتو باز کن
چشمو باز میکنم
یوری: معذرت میخوام
جیمین: برای چی؟
یوری: بخاطر من تو بارون موندی بخاطر من گریه کردی ببخش منو*بغض*
جیمین: من باید عذرخواهی کنم ببخشید
یوری: من خیلی وقته تورو بخشیدم
بغلم میکنه سرمو میکنم تو گردنش، سرمو میبوسه
یوری: جیمینا
جیمین: جون دلم

حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻

~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جیمین
#یونگی
#فیک_جیمین
#فیک_شوگا
#فیک_یونمین
#bts
#BTS
#Jimin
#SG
#JM
#Suga
دیدگاه ها (۰)

باورم کن... ( پارت ۲۱ )

باورم کن... ( پارت ۲۲ )

باورم کن... ( پارت ۱۹ )

باورم کن... ( پارت ۱۸ )

خون آشام عزیز (65)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط