که هان دستم رو گرفت و من رو کشید رو پاش و بوسه ای به سرم
که هان دستم رو گرفت و من رو کشید رو پاش و بوسه ای به سرم زد
هان:حالا برو(خنده)
با خجالت از روی پاش بلند شدم و رفتم تو اتاقم دستم رو گذاشتم رو قلبم خیلی تند میتپید جوری که احساس میکردم الان از قفسه سینم میزنه بیرون
گوشیم رو از تو جیبم در آوردم و با ا.ت تماس تصویری گرفتم
(ویو ا.ت)
داشتم با میسو کارتون میدیدم که جیا زنگ زد
ا.ت:پرنسس من زود بر میگردم باشه
میسو:باشه مامانی
سر میسو رو بوسیدم و پاشدم رفتم تو حیاط و روی تاپ نشستم
تماس رو وصل کرد که جیا شروع کرد تند تند حرف زدن هیچی از حرفاش نفهمیدم
ا.ت:اروم دختر(خنده)
جیا:درد نخند
ا.ت:چی شده حالا
جیا:(قضیه رو برای ا.ت تعریف میکنه)
ا.ت:وایی بالاخره به هم رسیدین(ذوق)
جیا:مرض من دارم از خجالت میمیرم بعد تو...اوففف
ا.ت:خجالت؟برای چی؟
جیا:خب...اون منو بوسید(خجالت)
ا.ت:(جیغ از سر خوشحالی و ذوق)
جیا:(ایشون داره از خجالت آب میشه)
ا.ت:دختر جون دارم از ذوق سکته میکنم
جیا:وایییی چی میگی تو خجالت میکشم برم پیشش
ا.ت:ععع خودت رو لوس نکن دیگه یعنی چی خجالت میکشم
جیا: ...
حمایت=ذوق
هان:حالا برو(خنده)
با خجالت از روی پاش بلند شدم و رفتم تو اتاقم دستم رو گذاشتم رو قلبم خیلی تند میتپید جوری که احساس میکردم الان از قفسه سینم میزنه بیرون
گوشیم رو از تو جیبم در آوردم و با ا.ت تماس تصویری گرفتم
(ویو ا.ت)
داشتم با میسو کارتون میدیدم که جیا زنگ زد
ا.ت:پرنسس من زود بر میگردم باشه
میسو:باشه مامانی
سر میسو رو بوسیدم و پاشدم رفتم تو حیاط و روی تاپ نشستم
تماس رو وصل کرد که جیا شروع کرد تند تند حرف زدن هیچی از حرفاش نفهمیدم
ا.ت:اروم دختر(خنده)
جیا:درد نخند
ا.ت:چی شده حالا
جیا:(قضیه رو برای ا.ت تعریف میکنه)
ا.ت:وایی بالاخره به هم رسیدین(ذوق)
جیا:مرض من دارم از خجالت میمیرم بعد تو...اوففف
ا.ت:خجالت؟برای چی؟
جیا:خب...اون منو بوسید(خجالت)
ا.ت:(جیغ از سر خوشحالی و ذوق)
جیا:(ایشون داره از خجالت آب میشه)
ا.ت:دختر جون دارم از ذوق سکته میکنم
جیا:وایییی چی میگی تو خجالت میکشم برم پیشش
ا.ت:ععع خودت رو لوس نکن دیگه یعنی چی خجالت میکشم
جیا: ...
حمایت=ذوق
۶.۰k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.