کوک ...

کوک_ سن:17
ا.ت+ سن:16
شوگا# سن:19

*ا.ت ویو*

از کلاسم اومدم بیرون و با تعجب به بچه هایی که داشتن به پشت مدرسه میرفتن نگاه کردم یکم کنجکاو شدم و گفتم تا برم و ببینم چه خبره

همم فهمیدم کوک و دارودستش که شامل(ته-جیمین-جین-و خودش) میشد داشتن اون پسره رو کتک میزدن و همه میگفتن وایی کوک بزنش

بیخیال روط نیمکت که اونجا بود نشستم
هدفونمو درواردم و اهنگ.... پلی کردم چشمامو بستم و سرمو روی پاهام گذاشتم و رفتم تو حس اهنگ

حس کردم یکی داره نگام میکنه تا سرمو بلند کردم قیافه کوک و دیدم

از بازوم گرفت و بلندم کرد و گفت

_مگه من همین الان نگفتم همه باید به حرف من گوش بدین بعد تو داری اهنگ گوش میکنی(با داد)

همه با تعجب نگای ما میکردن

+هییی زیادی تند نرو حواست باشه داری با کی حرف میزنی
_مگه کی هستی که باید حواسم به حرفام باشه
+هه😏فک کنم دوست داری که به بابام بگم شراکتشو با بابات بهم بزنه همم اونجوری ورشکسته میشیناا
_و.. وایسا ببینم تو.. مین ا.تی.. دختر اقای مین سهون خواهر شوگااا...(اومد دم گوش ا.ت)اگه یه کلمه حرفی بری به بابا جونت بوی خودم میکشمت بیب

+اوپاااااااااا(با داد)
#چیه ا.ت چیزی شده
+این پسره رو مخ بهم گفت میکشمت
#هویی کوک درست با خواهرم حرف بزن وگرنه میدونی که چی میشه😏... الان پولدار بودنتون و فقیر بودنتون تو دست های ماست بهتره اینو بفهمی😏

*کوک ویو*

اون چطور جرعت میکنه با من اینطوری حرف بزنه
کاری میکنم که به پام بیفتین و التماسم کنین که ببخشمتون 😏
.
.
.
.
𝒉𝒊𝒊𝒊
لطفا لایک کنینن
#اسمات
دیدگاه ها (۲)

کوک_ سن:17ا.ت+ سن:16شوگا# ...

عکس فیک تغییر کرد 👾🌚

‌اروم اروم داشتم از کنار خیابون رد میشدم به طرز عجیبی دوتا م...

آماده شدین ؟

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

پارت ۹۱ فیک ازدواج مافیایی

سناریو 💕وقتی‌بهش‌میگی:ددی‌من‌یه‌جندم...نامجون: تو گوه میخوری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط