دیوانه بازی پارت
دیوانه بازی پارت 10 :
_ات بیخیال درباره اون باند زیرزمینی اون ادم نقاب دار (ات میگه) که پشتشونه چیزی فهمیدی؟
&درسته داشت یادم میرفت واسه این کار مجبور شدم از سهام مافیاییت استفاده کنم راستیتش یه گروه زیرزمینی 800 نفر توش اب نونشونو درمیارن تقریبا میشه گفت که اون ادم نقاب دار قوی ترشون کرده اس او چی یه منطقه مخفیه همونجاست درباره ادم نقاب دار هم فقط معلوم شده یه زنه! •-•
_واو واقعا این مسائل باعث میشه برگردم به میدون و بازی کنم ^-^
ا/ت ویو :
بعد از اون رئیس باند رفت و من توی خونه تنها بودم هوا گرگ میش بود پنجره ها باز بود باد تندی نمیومد حدودا ساعت هفت عصر بود قهوه ای درست کردم رفتم رو مبل پذیرایی لم دادم تلوزیون روشن کردم برنامه مورد علاقم پرونده های حل نشده این برنامه تلویزیونی 10 ساله داره پخش میشه من از همون موقع عاشقش بودم ولی از هر لحاظ اون پرونده ها بنظر اسون میومد که یهو رفتم تو فکر بیونگ، جئون بیونگ توی فکر بودم که تلفنم زنگ خورد یه شماره دولتی ناشناس بود وایسا این شماره پلیس این اطراف نی؟ •-•
(پلیس / ات + )
+بله.؟
/خانم هوانگ درسته؟
+بله خودم هستم؟
/شما نسبتی با کانگ مرت دارید؟
+بله اون برادر زادمه!
/ولی فامیلیش با شما فرق داره خانم هوانگ
ات یکم فکر کرد چیز خوبی به فکرش رسید
+راستش مادرش خانواده خوبی داشت با فشار مادرش فامیلی خانواده مادریشو گرفته اما... الان ایشون فوت کرده نمیتونیم کاری بکنیم
/اوه باشه خانم هوانگ میتونید به اداره پلیس بیاید؟
+اتفاقی افتاده سروان؟
/برادر زادتون تیو بازداشتگاهه
+به دلیله؟
/بهتره بیاید اداره تا براتون توضیح بدید
+ همین الان خودمو میرسونم
پلیس قطع کردی لعنتی به مرت فرستادم سریع رفتم تو اتاقم و لباسایی مناسب پوشیدم گوشمیو گذاشتم تو کیفم و برداشتمشون و رفتم بیرون تو راه به وکیلم زنگ زدم تا خودشو برسونه خودمو رسوندم به اداره پلیس وکیلم اونجا بود سلامی بهش دادم رفتم سمت سروان
(سروان / ات +)
+من هوانگ ات هستم عمه کانگ مرت چه اتفاقی افتاده؟
/خانم هوانگ خوشحالیم اینجا هستیم
+جرمش چیه اقای سروان؟
/راستیتش متوجه شدیم زیر سن قانونی هست اما توی بار با دوستاش پیداش کردیم که دوستاش هم توی بازداشتگاه هستیم
+احمق عوضی... اقای سروان برای ازادیش چیکار کنیم؟
/هیچی فقط یه تعهد نامه باید از شما کانگ مرت و وکیلتون داشته باشیم
+مشکلی نیست کجارو امضا کنم
/اینجارو بانو
یک ربع بعد :
(مرت-ات+)
-یا اتتت
+مرتیکه احمق حالا دیگه باید از اداره های پلیس جمعت کنم؟
-چیکار کنم خب؟ دلم خواست جوونی کنم
+کودن وقتی میخوای گوه اضافی بخوری راهشو درست برو نزار بنی بشری بفهمه حتی من اوکی؟
-یعنی الان طرفمی؟
+خفشو هااا
(∩´∀`
شرط★
۱۰تا لایک
۱۰تا کام
_ات بیخیال درباره اون باند زیرزمینی اون ادم نقاب دار (ات میگه) که پشتشونه چیزی فهمیدی؟
&درسته داشت یادم میرفت واسه این کار مجبور شدم از سهام مافیاییت استفاده کنم راستیتش یه گروه زیرزمینی 800 نفر توش اب نونشونو درمیارن تقریبا میشه گفت که اون ادم نقاب دار قوی ترشون کرده اس او چی یه منطقه مخفیه همونجاست درباره ادم نقاب دار هم فقط معلوم شده یه زنه! •-•
_واو واقعا این مسائل باعث میشه برگردم به میدون و بازی کنم ^-^
ا/ت ویو :
بعد از اون رئیس باند رفت و من توی خونه تنها بودم هوا گرگ میش بود پنجره ها باز بود باد تندی نمیومد حدودا ساعت هفت عصر بود قهوه ای درست کردم رفتم رو مبل پذیرایی لم دادم تلوزیون روشن کردم برنامه مورد علاقم پرونده های حل نشده این برنامه تلویزیونی 10 ساله داره پخش میشه من از همون موقع عاشقش بودم ولی از هر لحاظ اون پرونده ها بنظر اسون میومد که یهو رفتم تو فکر بیونگ، جئون بیونگ توی فکر بودم که تلفنم زنگ خورد یه شماره دولتی ناشناس بود وایسا این شماره پلیس این اطراف نی؟ •-•
(پلیس / ات + )
+بله.؟
/خانم هوانگ درسته؟
+بله خودم هستم؟
/شما نسبتی با کانگ مرت دارید؟
+بله اون برادر زادمه!
/ولی فامیلیش با شما فرق داره خانم هوانگ
ات یکم فکر کرد چیز خوبی به فکرش رسید
+راستش مادرش خانواده خوبی داشت با فشار مادرش فامیلی خانواده مادریشو گرفته اما... الان ایشون فوت کرده نمیتونیم کاری بکنیم
/اوه باشه خانم هوانگ میتونید به اداره پلیس بیاید؟
+اتفاقی افتاده سروان؟
/برادر زادتون تیو بازداشتگاهه
+به دلیله؟
/بهتره بیاید اداره تا براتون توضیح بدید
+ همین الان خودمو میرسونم
پلیس قطع کردی لعنتی به مرت فرستادم سریع رفتم تو اتاقم و لباسایی مناسب پوشیدم گوشمیو گذاشتم تو کیفم و برداشتمشون و رفتم بیرون تو راه به وکیلم زنگ زدم تا خودشو برسونه خودمو رسوندم به اداره پلیس وکیلم اونجا بود سلامی بهش دادم رفتم سمت سروان
(سروان / ات +)
+من هوانگ ات هستم عمه کانگ مرت چه اتفاقی افتاده؟
/خانم هوانگ خوشحالیم اینجا هستیم
+جرمش چیه اقای سروان؟
/راستیتش متوجه شدیم زیر سن قانونی هست اما توی بار با دوستاش پیداش کردیم که دوستاش هم توی بازداشتگاه هستیم
+احمق عوضی... اقای سروان برای ازادیش چیکار کنیم؟
/هیچی فقط یه تعهد نامه باید از شما کانگ مرت و وکیلتون داشته باشیم
+مشکلی نیست کجارو امضا کنم
/اینجارو بانو
یک ربع بعد :
(مرت-ات+)
-یا اتتت
+مرتیکه احمق حالا دیگه باید از اداره های پلیس جمعت کنم؟
-چیکار کنم خب؟ دلم خواست جوونی کنم
+کودن وقتی میخوای گوه اضافی بخوری راهشو درست برو نزار بنی بشری بفهمه حتی من اوکی؟
-یعنی الان طرفمی؟
+خفشو هااا
(∩´∀`
شرط★
۱۰تا لایک
۱۰تا کام
- ۵.۷k
- ۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط