به گل های پیراهنت نگاه می کنم.
به گلهای پیراهنت نگاه میکنم.
به جریان آشفته موهایت،
و زمستان از خاطرم میرود!
بهار میآید.
خانه سبز میشود.
و سیاهی زمان، پشت در میماند...!
تو را چنین میخواهم.
می دانم،
در آغوشت سبز خواهم ماند!
و عطر گلهای تنت،
زنبورها را دیوانه خواهد کرد.
پنجره را باز باید کرد،
تا در شعاع حضورت
عشق جوانه بزند...!
به جریان آشفته موهایت،
و زمستان از خاطرم میرود!
بهار میآید.
خانه سبز میشود.
و سیاهی زمان، پشت در میماند...!
تو را چنین میخواهم.
می دانم،
در آغوشت سبز خواهم ماند!
و عطر گلهای تنت،
زنبورها را دیوانه خواهد کرد.
پنجره را باز باید کرد،
تا در شعاع حضورت
عشق جوانه بزند...!
۵.۰k
۲۷ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.