فردا باید بروم

فردا باید بروم
تکلیف بوسه هایم را روشن کنم
بروم و عطرهای جامانده روی پیراهنش،
شاخه گل خشک شده اولین دیدار
و رد انگشتانش بر شقیقه ام را
به باد گرم شهریور بسپارم
و برگردم

تا فردا راهی نیست
فقط چند ساعت،
که با آرام بخش می گذرانم
کابوس های سور رئال
یا رویا های احمقانه می بینم

فردا باید بروم که تمامش کنم....
ولی از غروب در این فکرم که چه بپوشم،
چه عطری بزنم که او دوست داشته باشد
*
احمق، من هنوز دوستت دارم!
برای فردا فکری بکن...
دیدگاه ها (۵)

کوچه را رنگ کردمخطّی که دور جسدم کشیدند رانبینیبه پزشک قانون...

مست کرد امشب نسیمِ مستِ شهریور مراگرچه باز از چشمِ تَر آبانم...

چکیده ای ازمتن سخنرانی آلبر کامو در دانشگاه اوپسلا۱۴ دسامبر ...

http://www.nikanmusic.com/dl/music/007/Zolf_Bar_Bad.mp3 ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط