پارت هفت
پارت هفت
Time ⏳⏳⏳
زنگ زدم به لینو کلی باهم حرف زدیم و بعدش
رفتم باشگاه کلی تمرین کردم امشب حریف خیلی سنگینی داشتم زیاد درد کشیدم رفتم حموم لباسام رو عوض کردم و راه افتادم سمت خونه
ساعت ۱۰رسیدم
همه منتظر بودن روی پیشونی و زیر گلوم زخم افتاده بود و قرمز بود
همه متعجب نگاهم کردن
_ببخشید تایم از دستم در رفت
√مشکبی نیس
πخب ما خانواده ها راجب بچه هامون تصمیم گرفتیم
+_تصمیم؟
ا.ت نگاهی به جیهوپ کرد و دوباره نگاه به خانم جانگ کرد
√اقای پارک بگیم؟
÷بگیم
√ما قرار گزاشتیم که شما دوتا ازدواج کنید
+_ما دو تا؟
×بله
_کسی از تو نظر نخواست
÷ا.تتتت
_اوففف
+پدر من نمیتونم
_من عمرا با همچین شخصی ازدواج کنم
و سریع رفت بیرون
اسلاید بعد لباس ا.ت
Time ⏳⏳⏳
زنگ زدم به لینو کلی باهم حرف زدیم و بعدش
رفتم باشگاه کلی تمرین کردم امشب حریف خیلی سنگینی داشتم زیاد درد کشیدم رفتم حموم لباسام رو عوض کردم و راه افتادم سمت خونه
ساعت ۱۰رسیدم
همه منتظر بودن روی پیشونی و زیر گلوم زخم افتاده بود و قرمز بود
همه متعجب نگاهم کردن
_ببخشید تایم از دستم در رفت
√مشکبی نیس
πخب ما خانواده ها راجب بچه هامون تصمیم گرفتیم
+_تصمیم؟
ا.ت نگاهی به جیهوپ کرد و دوباره نگاه به خانم جانگ کرد
√اقای پارک بگیم؟
÷بگیم
√ما قرار گزاشتیم که شما دوتا ازدواج کنید
+_ما دو تا؟
×بله
_کسی از تو نظر نخواست
÷ا.تتتت
_اوففف
+پدر من نمیتونم
_من عمرا با همچین شخصی ازدواج کنم
و سریع رفت بیرون
اسلاید بعد لباس ا.ت
۲.۲k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.