رمان عضو هشتم
رمان عضو هشتم
حذف کردم که یهو جیهوپ اومد
جیهوپ:سلام
سوفیا:سلام خوبی
جیهوپ:مرسی تو خوبی
سوفیا:منم خوبم
جیهوپ:سوفیا
سوفیا:بله
جیهوپ:یه سوال دارم
سوفیا: بله
جیهوپ:تو با چشای خودت دیدی که ات آدم کشته؟
سوفیا:براچی این سوالو میپرسی؟
جیهوپ:تو دوست صمیمی یه اتی چطوری میتونی دروغ بگی اونم دروغی که باعث کشتنش میشه
سوفیا:من هرچی که دیدم رو تو دادگاه گفتم دیگه هم نمیخوام حرفی دربارش بزنم حالا هم اگه کاری نداری لطفاً برو بیرون
بدون حرف دیگه ای جیهوپ رفت بیرون فکر نمیکردم انقدر راحت بره تا جیهوپ رفت بیرون لیندا اومد داخل
سوفیا:تو دیگه چی میخوای اینجا؟(عصبی)
لیندا:جیهوپ چی میگفت؟
سوفیا:به تو چه دیگه خستم کردی دیگه نمیخوام ببینمت اگه یه بار دیگه جلو چشام سبز بشی با همین دستام خفت میکنم (با داد)
وقتی حرفام تموم شد لیندا رو از باشگاه بیرون کردم و نشستم به حرفای جیهوپ گوش دادم من چیکار کردم من با بهترین دوستم چیکار کردم از خودم بدم میاد (گریه)
از زبون جیهوپ
رفتم خونه که دیدم اعضا دارم بدجوری نگاه میکنن
جیهوپ:سلام چیزی شده ؟
تهیونگ: میزاشتی حکم ات بیاد بعد میرفتی با یکی دیگه
جیهوپ:چی داری میگی؟
جین:تهیونگ و جونگ کوک تعقیبت کردن دیدن رفتی خونه یه دختره
جیهوپ:برم لباسم رو عوض کنم بعد میام همه چی رو توضیح میدم
کارامو که کردم همه ی ماجرا رو توضیح دادم
روز دادگاه
ات: استرس دارم ما هنوز فیلمو پیدا نکردیم
@:اشکالی نداره همین وویس هم کافیه
ات:باهام میای؟
@:آره میام
رسیدیم دادگاه که همه ی نگاه ها چرخید سمت من و پلیس ها اومدن بهم دستبند زدن یه جوری نگهم داشته بودن انگار خودشون پیدام کردن
قاضی :چه عجب ما شمارو دیدیم
ات:وقتی خودتون کاری نمیتونید بکنید مجبورم خودم دست به کار بشم
لیا(یادم نیست اسم وکیل ات چی بود ولی لیا میزارم )
لیا:ات ساکت
ات:نه خیر تو ساکت وقتی بلد نیستی وکیل باشی الکی تظاهر نکن
قاضی:خب چی پیدا کردی؟
ات:میتونم بزارمش ؟
قاضی:بله
ویس هارو گذاشتم که لیندا چشاش چهارتا شد اما بعدش با یه پوزخند نگام کرد
لیندا: اینکه الکی یه
قاضی:چطوری میتونید ثابت کنید؟
لیندا: صدا ساختگی یه ما روزی که رفتیم کوه من مریض بودم کاملاً صدام گرفته بود قبلش فیلم هم گرفتیم توی فیلم که من حرف میزنم صدام گرفتس
(حال ندارم یه سری حرف ها زدن دیگه )
قاضی:خانم ات فکر کنم فرارتون الکی بوده با توجه به همه کارایی که کردین حکمتون با قبل فرقی نداره
حذف کردم که یهو جیهوپ اومد
جیهوپ:سلام
سوفیا:سلام خوبی
جیهوپ:مرسی تو خوبی
سوفیا:منم خوبم
جیهوپ:سوفیا
سوفیا:بله
جیهوپ:یه سوال دارم
سوفیا: بله
جیهوپ:تو با چشای خودت دیدی که ات آدم کشته؟
سوفیا:براچی این سوالو میپرسی؟
جیهوپ:تو دوست صمیمی یه اتی چطوری میتونی دروغ بگی اونم دروغی که باعث کشتنش میشه
سوفیا:من هرچی که دیدم رو تو دادگاه گفتم دیگه هم نمیخوام حرفی دربارش بزنم حالا هم اگه کاری نداری لطفاً برو بیرون
بدون حرف دیگه ای جیهوپ رفت بیرون فکر نمیکردم انقدر راحت بره تا جیهوپ رفت بیرون لیندا اومد داخل
سوفیا:تو دیگه چی میخوای اینجا؟(عصبی)
لیندا:جیهوپ چی میگفت؟
سوفیا:به تو چه دیگه خستم کردی دیگه نمیخوام ببینمت اگه یه بار دیگه جلو چشام سبز بشی با همین دستام خفت میکنم (با داد)
وقتی حرفام تموم شد لیندا رو از باشگاه بیرون کردم و نشستم به حرفای جیهوپ گوش دادم من چیکار کردم من با بهترین دوستم چیکار کردم از خودم بدم میاد (گریه)
از زبون جیهوپ
رفتم خونه که دیدم اعضا دارم بدجوری نگاه میکنن
جیهوپ:سلام چیزی شده ؟
تهیونگ: میزاشتی حکم ات بیاد بعد میرفتی با یکی دیگه
جیهوپ:چی داری میگی؟
جین:تهیونگ و جونگ کوک تعقیبت کردن دیدن رفتی خونه یه دختره
جیهوپ:برم لباسم رو عوض کنم بعد میام همه چی رو توضیح میدم
کارامو که کردم همه ی ماجرا رو توضیح دادم
روز دادگاه
ات: استرس دارم ما هنوز فیلمو پیدا نکردیم
@:اشکالی نداره همین وویس هم کافیه
ات:باهام میای؟
@:آره میام
رسیدیم دادگاه که همه ی نگاه ها چرخید سمت من و پلیس ها اومدن بهم دستبند زدن یه جوری نگهم داشته بودن انگار خودشون پیدام کردن
قاضی :چه عجب ما شمارو دیدیم
ات:وقتی خودتون کاری نمیتونید بکنید مجبورم خودم دست به کار بشم
لیا(یادم نیست اسم وکیل ات چی بود ولی لیا میزارم )
لیا:ات ساکت
ات:نه خیر تو ساکت وقتی بلد نیستی وکیل باشی الکی تظاهر نکن
قاضی:خب چی پیدا کردی؟
ات:میتونم بزارمش ؟
قاضی:بله
ویس هارو گذاشتم که لیندا چشاش چهارتا شد اما بعدش با یه پوزخند نگام کرد
لیندا: اینکه الکی یه
قاضی:چطوری میتونید ثابت کنید؟
لیندا: صدا ساختگی یه ما روزی که رفتیم کوه من مریض بودم کاملاً صدام گرفته بود قبلش فیلم هم گرفتیم توی فیلم که من حرف میزنم صدام گرفتس
(حال ندارم یه سری حرف ها زدن دیگه )
قاضی:خانم ات فکر کنم فرارتون الکی بوده با توجه به همه کارایی که کردین حکمتون با قبل فرقی نداره
۱۱.۲k
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.