فصل دوم: قانون بی رحمانه
فصل دوم: قانون بیرحمانه
آرش تصمیم گرفت بیشتر از رازهای این شهر سر دربیاورد. در شبهای بعدی، به خانههای قدیمی و متروکه سر زد، به دنبال نشانههایی از این که چرا مردم اینجا چنین باورهایی دارند. در یکی از شبها، در کتابخانه قدیمی شهر با علی، مردی مسن و مطالعهگر آشنا شد. علی، که به نظر میرسید اطلاعات زیادی درباره تاریخچهی شهر و ساکنان آن داشت، به آرش گفت: «اینجا، شهری است که در آن زندگی و مرگ همیشه در کنار هم بودند. در گذشته، در اینجا یک بیماری همهگیر به نام “مرض بیپایان” وجود داشت. مردم آن زمان وقتی به مرگ نزدیک میشدند، به راحتی آن را میپذیرفتند، چون میدانستند که فرار از آن ممکن نیست.»
آرش با دقت به حرفهای او گوش میداد. «مرض بیپایان؟»
علی ادامه داد: «بله. مردم شهر به مرور زمان این بیماری را به عنوان جزئی از زندگیشان پذیرفتند. آنها نمیخواستند مرگ را دشمن خود بدانند. به جای آن، آن را به عنوان یک همراه در مسیر زندگی پذیرفتند.»
آرش از علی پرسید: «پس چرا هنوز هم مردم اینجا به مرگ عادت کردهاند؟»
علی نگاه تندی به او انداخت و گفت: «زیرا این شهر خودش درگیر مرگ است. گویی مرگ به اینجا آمده و در تمام جنبههای زندگی مردم نفوذ کرده است.»
این داستان ادامه دارد..
آرش تصمیم گرفت بیشتر از رازهای این شهر سر دربیاورد. در شبهای بعدی، به خانههای قدیمی و متروکه سر زد، به دنبال نشانههایی از این که چرا مردم اینجا چنین باورهایی دارند. در یکی از شبها، در کتابخانه قدیمی شهر با علی، مردی مسن و مطالعهگر آشنا شد. علی، که به نظر میرسید اطلاعات زیادی درباره تاریخچهی شهر و ساکنان آن داشت، به آرش گفت: «اینجا، شهری است که در آن زندگی و مرگ همیشه در کنار هم بودند. در گذشته، در اینجا یک بیماری همهگیر به نام “مرض بیپایان” وجود داشت. مردم آن زمان وقتی به مرگ نزدیک میشدند، به راحتی آن را میپذیرفتند، چون میدانستند که فرار از آن ممکن نیست.»
آرش با دقت به حرفهای او گوش میداد. «مرض بیپایان؟»
علی ادامه داد: «بله. مردم شهر به مرور زمان این بیماری را به عنوان جزئی از زندگیشان پذیرفتند. آنها نمیخواستند مرگ را دشمن خود بدانند. به جای آن، آن را به عنوان یک همراه در مسیر زندگی پذیرفتند.»
آرش از علی پرسید: «پس چرا هنوز هم مردم اینجا به مرگ عادت کردهاند؟»
علی نگاه تندی به او انداخت و گفت: «زیرا این شهر خودش درگیر مرگ است. گویی مرگ به اینجا آمده و در تمام جنبههای زندگی مردم نفوذ کرده است.»
این داستان ادامه دارد..
۱.۱k
۰۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.