نمیدونم مردم یا زنده ام پارت

نمیدونم مردم یا زنده ام پارت ۲

به اسمه آسیوا
آسیوا ( پاشو میزاره رومیز و بلن میگه):یه کلاس ما خوش اومدی سوجین
من : (روش کراش زدم به همین دلیل به نشانه‌ی تشکر سر تکان دادم )
روبروم یکی به اسم هاناتا نشسته بود
اونم مثل من ساکت بود و اون گوشه به آسیوا می‌خندید. من به نشانه ی سلام
دستم مو تکون میدم
هاناتا : سلام بابت دیوانه بازی اون ببخشید
همیشه همین جوریه
دیدگاه ها (۱)

استاد: خوب بچه‌ها بشینین سر جاهاتون ما برای مرتبت بود کلاس ...

زنگ ناهار خورد میرفتیم سر میز (لامصب ایچیرو چه هیکلی داشت )ا...

رمان : نمیدونم مردم یا زنده ام پارت ۱آسیوا : بدو دیگه دیر شد...

مهم

پآرت14. دلبرک شیرین آستآد

𝘗1

از ماشین پیاده شدیم و رفتیم تو خونه ساعت دوی شب بود ولی با ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط