چند شاتی شوگا
چند شاتی شوگا
part 1
از درد داشتممیمردم...
شوگا لخت کنارم خوابیده بود...
دستشو دورکمرم حلقه کرد
+بهم دست نزن*بغض*
-هی چته؟
+نکن.. نمیخوامبهمدست بزنی*بغض*
-چرا؟
+خیلی وحشی بودی... بهت گفتم پریودم.. هق.. گفتم نمیتونم ولی گفتی آرومانجام میدی.. این بود آروم؟ خیلی وحشی گمشو کنار..
-ببخشید... بیبی.. نمیخواستم ناراحتت کنم..
+بهم دست نزن..
با گریه گفت و از اتاق بلند شد به سمتحموم رفت..
شیر آب رو باز کرد و شروع کرد به شستن خودش...
قطره های آب روی بدن خسته و پر از دردش چکید..
+آیی...*بغض*
بدنشو شست، زیر دوش آب گرم.. داشت دلشو ماساژ میداد..
ات ویو
اههه .. خیلی تحریک شده بود.. ولی بهش گفتمپریودم.. گفت آروم انجام میده، ولی خیلی وحشیانه انجام داد.. خیلی بدتر از دفعه های قبل..
بعد از حموم، حوله رو پوشیدم...
جلوی آینه نشستم و لباسم رو پوشیدم...
موهام رو با سشوار خشک کردم ..
به سمت آشپز خونه رفتم و یه بسته نودل برداشتم..
شوگا هم داشت تلویزیون میدید...
ساعت: ۶ غروب...
از درد نمیتونستم درست راه برم...
+آخ...
-چیشد خوبی؟
+به تو ربطی نداره..
با دردگفت وکیسه آبگرم روپر از آب جوشکرد...
نودل هارو داخل کاسه ریخت و به همراه کاسه و کیسه آبگرم به سمت اتاق رفت...
روی تخت نشست..
کیسه آب گرمرو روی دلش گذاشت و ظرف نودل رو روی پاش
part 1
از درد داشتممیمردم...
شوگا لخت کنارم خوابیده بود...
دستشو دورکمرم حلقه کرد
+بهم دست نزن*بغض*
-هی چته؟
+نکن.. نمیخوامبهمدست بزنی*بغض*
-چرا؟
+خیلی وحشی بودی... بهت گفتم پریودم.. هق.. گفتم نمیتونم ولی گفتی آرومانجام میدی.. این بود آروم؟ خیلی وحشی گمشو کنار..
-ببخشید... بیبی.. نمیخواستم ناراحتت کنم..
+بهم دست نزن..
با گریه گفت و از اتاق بلند شد به سمتحموم رفت..
شیر آب رو باز کرد و شروع کرد به شستن خودش...
قطره های آب روی بدن خسته و پر از دردش چکید..
+آیی...*بغض*
بدنشو شست، زیر دوش آب گرم.. داشت دلشو ماساژ میداد..
ات ویو
اههه .. خیلی تحریک شده بود.. ولی بهش گفتمپریودم.. گفت آروم انجام میده، ولی خیلی وحشیانه انجام داد.. خیلی بدتر از دفعه های قبل..
بعد از حموم، حوله رو پوشیدم...
جلوی آینه نشستم و لباسم رو پوشیدم...
موهام رو با سشوار خشک کردم ..
به سمت آشپز خونه رفتم و یه بسته نودل برداشتم..
شوگا هم داشت تلویزیون میدید...
ساعت: ۶ غروب...
از درد نمیتونستم درست راه برم...
+آخ...
-چیشد خوبی؟
+به تو ربطی نداره..
با دردگفت وکیسه آبگرم روپر از آب جوشکرد...
نودل هارو داخل کاسه ریخت و به همراه کاسه و کیسه آبگرم به سمت اتاق رفت...
روی تخت نشست..
کیسه آب گرمرو روی دلش گذاشت و ظرف نودل رو روی پاش
- ۱۵.۳k
- ۱۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط