چندشاتی جین

چندشاتی جین

part 1

+ات.. خودت میدونی بدم‌میاد وقتی بدون‌من جایی میری

-من فقط..

+خفه شو.. تو با لیا اون دوست لعنتیت به بار رفتی.. اگر یک دقیقه... فقط یک دقیقه دیر رسیده بودم.. اون‌پسر احمق بات تجاوز میکرد...هیچ فکر میکنی اگر نمیرسیدم چی میشد؟

-جین ...

+ببند دهنتو..‌اون لیا احمق که تو حال خودشه و به تو ذره ای اهمیت نمیده...

-اون‌مست بود...

+ اصلا اونو ول کن.... اون پسر عوضی داشت بهت تجاوز میکرد

-ببخشید...

+ ببخشید؟ همین؟ میخوای با یه ببخشید ساده همه چیو حل کنی؟ نه؟

- جین .. بخدا نمیخواستم برم... لیا مجبورم کرد...

+نکنه لیا مجبورت کرد لباس کوتاه بپوشی؟

- بس کن...

+ چیو بس کنم‌ها؟ اگر یک دقیقه دیر میومدم الان.....

پسر عصبی شد و ادامه حرفش رو نزد...

+ بس کن.. فقط بس کن...

دختر چیزی‌نگفتم...

پسر رو به بادیگارد فریاد زد

+اون حرومزاده رو ببرید انباری و تا میخوره کتکش بزنید.. آخرش هم یه تیر داخل سرش خالی کنید...

&چشم ارباب......

بادیگارد با ترس گفت و به سمت انباری رفت...

-جین.. لطفا آروم باش..

+چجوری آروم باشم؟
با چشمای عصبی و صدای عصبی گفت و مچ‌دست ات رو محکم‌گرفت...

چشمای دختر از درد پر از اشک شد...

-ج..جین لطفا.. دستم...

مرد نفس عمیقی کشید و سعی کرد خونسرد باشه.
دست دختر رو ول‌کرد و روی مبل نشست..
دستشو روی شقیقه اش گذاشت
دیدگاه ها (۵)

چندشاتی جینpart 2-ببخشید تقصیر منه.. نباید میرفتم...+مشخصه ت...

چند شاتی شوگاpart 1از درد داشتم‌میمردم...شوگا لخت کنارم خوا...

چندشاتی نامجونpart 3فلش بک روز پیش^خب نامی من درس دوست ندارم...

چندشاتی نامجونpart 2^من تلاشمو کردم...-این تلاش به درد من‌نم...

حس های ممنوعه ۶

حس های ممنوعه🍷🥂۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط