چشمای قشنگ تو

#part114
چشمای قشنگ تو✨
#دیانا
دیانا:زشته خوب همش تو حساب....
ارسلان:اعععع بیا کنار
دیانا:حوصله دعوا ندارم ولی منم برات دارمممم
ارسلان:بش
دیانا:ارسلااااان
ارسلان‌:جونم؟
دیانا:ام.....
ارسلان:بگو دیگه
دیانا:یادم رف😂
ارسلان:حافظت فقط
دیانا:با جونمی ک تو گفتی طبیعه
ارسلان:چی چی چیشد؟؟؟
دیانا:م.. ن ح.. رفی ن.. دم
ارسلان:اشکال ندار بیا بریم😂
....................
مهناز:سلام بلاخره اومدین
دیانا:سلاممم وای خیلی ترافیک بود
مهتا:سلام دخترم
دیانا:سلام زنعمو
مهتا:پس ارسلان کو؟
دیانا:داره وسایلشو میاره الان میاد
مهشاد:به به دیانا خانمممم
دیانا:جونم عروس گلم
مهشاد:اعععع محراب ی چیزی بهش بگو
محراب:اذیتش نکن خووو
دیانا:محراااااب باشه باشه چصم باهات
محراب:وای من چیکار کنم چص نکنید
نیکا:دعوا بسه دیگ دیانا بیا ببینم چیا خریدی
مهشاد:ببین چ عروس گلی داریم
دیانا:الان من اینو بهت بگم ناراحت میشی
نیکا:دیاناااااا بیا دیگ
متین:ارسلان توعم بیا بپوش
ارسلان:حوصلش نیس
متین:ناز نکن بیاااا
............
مهشاد:واو خیلی بهت میاد
نبکا:آره مثل ماه شدی
دیانا:فدات
متین:آقا داماد شدی😂
محراب:منو با تو اشب میگیرنا
ارسلان:بلاخره
متین:بیاین بریم مال دیانا عم ببینیم
نیکا:خیلی بهت میاد ارسلان
مهشاد:امممم
متین:ستین؟؟
دیانا:خو.. ب ن. ه ا. ت. فاقی شد
مهشاد:باشه باو چرا هل میکنی😂
دیانا:اصنم هول نکردم
مهشاد:چرا کردی
نیکا:بزار رسما خواهر شوهر و زن داداش بشید بعدا تیکه بندازین
دیانا:مهشاد شروع کرد
مهشاد:ب م چ
نیکا:یه کلمه دیگه حرف بزنید 2تاتونو از بنجره ميندازم پایین
مهتا:بچه ها بیاین شامممم