ماجرای ما از نگاه تو شروع میشود همانجا که به آسمان خیره

ماجرای ما از نگاه تو شروع می‌شود همانجا که به آسمان خیره می‌شوی و منتظر می‌مانی تا شاید... شاید برف ببارد. من نگاهت می‌کنم و سیر نمی‌شوم از این بلاتکلیفی که دچارش شده‌ای . تو باز هم مرددی و می‌ترسی که مبادا کسی راز ما را بفهمد. اما پا سست نمی‌کنی و می‌آیی. [به من که رسیدی بیشتر از همیشه مکث کن.] وقتی برایت قصه می گویم سکوت کن. گوش کن و فقط دعا کن که برف ببارد. اگر برف ببارد بهانه‌ای داریم برای قدم زدن روی اندوه سپیدی که مثل تو بی‌قرار است و دم نمیزند. زیرِ بارش برف (اگر بارید) گاهی هم نگاهت را از من بگیر بگذار کشفت کنم. کشف تو سرآغاز ماجرایی‌ست که از نگاهت آغاز می‌شود همانجا که به آسمان خیره می شوی و منتظر می‌مانی تا شاید... شاید برف ببارد.

#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :

#امیرعلی_نبویان
دیدگاه ها (۱۰)

دل من یه روز به دریا زد و رفتپشت پا به رسم دنیا زد و رفتپاشن...

دوستان تو فضای مجازی یجور کریسمس رو تبریک گفتن انگار هفت جدش...

امسال اگر #بابانوئلدر رویای #کریسمستو را با تمام مخلفات- کاد...

متأسفانه اقامون خیلی پنهان کاری میکنه?. ಥ_ಥ در حدی که حتی نم...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط