*یونگی*
*یونگی*
جین ازم دور شد...این کارم از عمد نبود..
جیمین : فرمانده مین؟
یونگی : هوم؟
جیمین : چرا تا این وقت شب بیدارین؟
یونگی : هوففف من اشتباه بزرگی کردم...خیلی بزرگ..
جیمین : فرمانده مین..شما از عمد اینکارو نکردین..حتی اگه باشه...ات اونو به عنوان یه تمرین سخت حساب میکنه..معلوم بود چند روزه زیاد اعصاب نداشتید
یونگی : خداروشکر یکی پیدا شد که درکم میکنه.
جیمین : فرمانده مین...شما ات رو دوس دارین نه؟
یونگی : چرا نداشته باشم...هم ات...هم تو و پسرا
جیمین : این نوع دوس داشتنو نمیگم فرمانده مین
یونگی :..چرا این سوالو میپرسی؟
جیمین : میخواستم مطمئن شم...چون نگاهتون نسبت به ات با تمام نگاه ها فرق داره..صحبت کردن، رفتار، نگاه...
یونگی :*لبخند*
جیمین : ات هم همینطور...وقتی بردیمش خوابگاه هنوز هم داشت ازتون تعریف میکرد...همیشه فک میکردم...هیچکس مثل ات وجود نداره...فرمانده مین ات به اندازه ای که از برادرش متنفر بود...از شما هیچ وقت متنفر نمیشه...قدرشو بدونین..اون روزی حرفی زد که تا حالا با به یاد اوردنش روحیه میگیرم
فلش بک******
جیمین : نمیدونم چرا وقتی میخندم چیزی نمیبینم
ات : ولی جیمین وقتی میخندی من کل دنیارو میبینم
پایان فلش بک****
جیمین : هیچکس به مهربونی ات پیدا نمیشه.
یونگی : ات از بچگیش قوی بود...در حالی که من پشت سر هم تسلیم میشم
جیمین : به خاطر ات تسلیم شدی...ولی ات اجازه اینو نداد...تورو نجات داد نه؟
یونگی : جیمین من همه اینارو میدونم...اینکه این احساسات رو بام درمیون بزاری حالمو خوب میکنه..تو نسبت به تهیونگ و جونگ کوک شنونده خوبی هستی هم اروم...ولی جیمین اگه از کارای بچگیام بهت بگم حتی تو هم اسم قاتل رو بهم نسبت میدی..
جیمین : واسم مهم نیس
یونگی : هوم؟
جیمین : من همه چیو میدونم...فرمانده کیم و جیهوپ تعریف کردن واسه ات منم حرفاشونو شنیدم..گذشته دیگه تموم شده...حالا شما یه فرد خاص با شخصیت جدید و با لقب جدید و مقام بهتر و بالا تر..اینکه شما قبلا قاتل بودیم هیچ ربطی به الانتون نداره...گذشته هیچ وقت تغییر نمیکنه...ولی اینده رو میشه تغییر کرد.
یونگی :*لبخند*..ممنون جیمین...واقعا نیاز داشتم کسی این حرفارو بهم بزنه...حالا فهمیدم چرا ات ارزوی برادرمو به دوش گرف.
جیمین : اوهوم...نزارین فرمانده کیم مانع عشقتون به ات بشه و اونو ازتون دور کنه..
یونگی : هوم...*لبخند*
جیمین...باوجود اینکه رتبه اخر رو بین سربازا گرفتی...هوش دقت بالایی داری..
جین ازم دور شد...این کارم از عمد نبود..
جیمین : فرمانده مین؟
یونگی : هوم؟
جیمین : چرا تا این وقت شب بیدارین؟
یونگی : هوففف من اشتباه بزرگی کردم...خیلی بزرگ..
جیمین : فرمانده مین..شما از عمد اینکارو نکردین..حتی اگه باشه...ات اونو به عنوان یه تمرین سخت حساب میکنه..معلوم بود چند روزه زیاد اعصاب نداشتید
یونگی : خداروشکر یکی پیدا شد که درکم میکنه.
جیمین : فرمانده مین...شما ات رو دوس دارین نه؟
یونگی : چرا نداشته باشم...هم ات...هم تو و پسرا
جیمین : این نوع دوس داشتنو نمیگم فرمانده مین
یونگی :..چرا این سوالو میپرسی؟
جیمین : میخواستم مطمئن شم...چون نگاهتون نسبت به ات با تمام نگاه ها فرق داره..صحبت کردن، رفتار، نگاه...
یونگی :*لبخند*
جیمین : ات هم همینطور...وقتی بردیمش خوابگاه هنوز هم داشت ازتون تعریف میکرد...همیشه فک میکردم...هیچکس مثل ات وجود نداره...فرمانده مین ات به اندازه ای که از برادرش متنفر بود...از شما هیچ وقت متنفر نمیشه...قدرشو بدونین..اون روزی حرفی زد که تا حالا با به یاد اوردنش روحیه میگیرم
فلش بک******
جیمین : نمیدونم چرا وقتی میخندم چیزی نمیبینم
ات : ولی جیمین وقتی میخندی من کل دنیارو میبینم
پایان فلش بک****
جیمین : هیچکس به مهربونی ات پیدا نمیشه.
یونگی : ات از بچگیش قوی بود...در حالی که من پشت سر هم تسلیم میشم
جیمین : به خاطر ات تسلیم شدی...ولی ات اجازه اینو نداد...تورو نجات داد نه؟
یونگی : جیمین من همه اینارو میدونم...اینکه این احساسات رو بام درمیون بزاری حالمو خوب میکنه..تو نسبت به تهیونگ و جونگ کوک شنونده خوبی هستی هم اروم...ولی جیمین اگه از کارای بچگیام بهت بگم حتی تو هم اسم قاتل رو بهم نسبت میدی..
جیمین : واسم مهم نیس
یونگی : هوم؟
جیمین : من همه چیو میدونم...فرمانده کیم و جیهوپ تعریف کردن واسه ات منم حرفاشونو شنیدم..گذشته دیگه تموم شده...حالا شما یه فرد خاص با شخصیت جدید و با لقب جدید و مقام بهتر و بالا تر..اینکه شما قبلا قاتل بودیم هیچ ربطی به الانتون نداره...گذشته هیچ وقت تغییر نمیکنه...ولی اینده رو میشه تغییر کرد.
یونگی :*لبخند*..ممنون جیمین...واقعا نیاز داشتم کسی این حرفارو بهم بزنه...حالا فهمیدم چرا ات ارزوی برادرمو به دوش گرف.
جیمین : اوهوم...نزارین فرمانده کیم مانع عشقتون به ات بشه و اونو ازتون دور کنه..
یونگی : هوم...*لبخند*
جیمین...باوجود اینکه رتبه اخر رو بین سربازا گرفتی...هوش دقت بالایی داری..
۹۳.۱k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.