My doll girl

My doll girl
Part 15
"ویو کوک"


بعد از رفتن اونا برگشتم سمت ات
کوک: یکی اینجا ناراحت شده؟
ات: نخیرم برا چی باید ناراحت شم؟
مکوک: پس چرا اونجا اون هرزه رو انداختی زمین؟
ات: دوست داشتم...عشقم کشید
کوک: اههه...ات نزدیکش شدم
: عاشق همین دیوونه بازیاتم دختر
ات: هوممم...منو نباید دست کم بگیری جناب
جئون
کوک:اوفففف دختر تو دیوونم میکنی...میمیرم برا این کارات
ات: بمیر..
کوک: هاااااا؟
ات :گفتی میمیری واسه این کارام دیگه....خودت گفتی
کوک: من یه چیز گفتم حالا منظورم این نیست که واقعا برم بمیرم....من هنوز باهات کار دارم پرنسس
"رفتم نزدیکش و دستامو دو طرف صورتش قرار دادم با چشمای متعجبش داشت نگام می‌کرد لبامو نزدیک لباش کردم و با عشق بویه رو شروع کردم چند مین بعد دست نگه داشتم
کوک:هههه...اخیشششش
ات: ایششششش
ات: برو گمشو
کوک: وات؟
.....
ببخشید کم بودد
دیدگاه ها (۸)

My doll girl Part 16"کوک ویو"حسم هر روز نسبت به ات بیشتر و ب...

My doll girl Part 17"کوک"دستشو گرفتمو انداختم روی کولم ات: چ...

بچه ها عیدتون مبارک...امیدوارم امسال رو قوی تر از پارسال شرو...

My doll girl Part14 ات شاهد تمام این صحنه ها بود قلبش طاقت ن...

هنرمند کوچولوی من 😘

اسم رمان: jk ✨ دختر ناشناس: اوو( صدای خیلی اهم اهمی) ددی میش...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط