دوپارتی عضو هشتم=درخواستی
پارت، 2
ویو نامجون
به سرعت رسیدیم بیمارستان رفتیم از پرستار ما رو راهنمایی کرد به اتاق ات وقتی رسیدیم دیدیم جیهوپ داره بلند گریه میکنه اروم دره اتاق رو باز کردیم و رفتیم تو
جیهوپ: ات بیدار شو دیگههههه خواهش میکنمممم من من نگراتم خواهش میکنم بیدار شو(گریه )
ویو تهیونگ
با صدای گریه هی جیهوپ و حرفاش نتونستم خودمو نگهدارم شروع کردم به بلند بلند گریه ظکردن
تهیونگ: اتت اتییی جونمم جوجه کوچولووو بیدار شووو(گریه)
بعد از اینکه من گریه کردم همه شروع کردن به گریه کردن
ویو ات
اروم اروم چشمام رو باز کردم سرم حسابی درد میکرد دیدم پسرا دارن گریه میکنن جیهوپ دستمو گرفته و داره گریه میکنه
ات: جیهوپی(اروم)
جیهوپ: جانم ات تو بهوش اومدی
ویو جیهوپ
سریع رفتم پرستارا رو خبر کردم اونها ات رو ماینه کردن و ات خوابید
پرستار: بزارین استراحت کنه... امشب مرخص میشه
جیهوپ: شوگا هیونگ
شوگا: بله
جیهوپ: من میرم با مسئول سالن حرف بزنم ببینم چرا قبل از اجرا از ایمنی داشتن وسایلشون مطمئن نشدن
شوگا: منم باهات میام
جیهوپ: باشه هیونگ.. مرسی که هستی
شوگا: اهه خب باشه. بریم
ویو شوگا
رفتیم سمت سالن اجرا رفتیم پیش اقای چوی مدیر سالن
اقای چوی: اه اقای مین اقای جانگ خوش اومدین حال خانم ات چطوره؟
شوگا: شما چرا قبل از اجرا از امینی وسایلتون مطمئن نشدین هاا اگه بلایی سر ات میومد چی..
اقای چوی: ولی ما قبل از هر اجرا وسایل ها رو چک میکنیم
جیهوپ: پسس چرا این نورافکن خراب بود ها
(بلند)
اقای چوی: بهتره دوربین هارو چک کنیم
باهم به نگاهی به دوربین ها انداختیم اقای چوی راست میگفت قبل از اجرا همه چیز تعمیر شده... ولی وایسا یه نفر بعد از تعمیرات اومد چندتا از پیچ های نورافکن رو باز کرد اون سر دسته ی هیتر های کره بود ما پلیس رو خبر کردیم.گزارش این کار رو دادیم پلیس ها وکسر (کم بود اسم) رو دستگیر کردن و براش سه سال حبس بریدن
جیهوپ: شوگا هیونگ بهتره بریم بیمارستان الان ات مرخص میشه
ویو نامجون
ات داشت اماده میشد که شوگا و جیهوپ سر رسیدن و ماجرا رو تعریف کردن
نامجون: باید از دفعه بعد بیشتر مراقب باشیم... ازتون ممنونم که پیگیری کردین پسرا
ات از اتاق اومد بیرون
ات: بریم خونه
تهیونگ: هیی ات حالت خوبه خیلی نگرانت بودیما . خیلی ترسیدیم که نکنه از دستت بدیم
ویو ات
وقتی ناراحتیشونو دیدم خودمو خیلی خوب نشون دادم
ات: هیی نگران باشین پسرا من تا شما رو دق ندم نمیمیرم
اعضا: یااا🤣
ات: حالا بریم خونه؟
اعضا: بریم
ویو ادمین
اعضا به همراه ات رفتن خونه شون ات هم بعد چند روز حالش کاملا خوب شد و دوباره توی کنسرت ها شرکت کرد ♥
ویو نامجون
به سرعت رسیدیم بیمارستان رفتیم از پرستار ما رو راهنمایی کرد به اتاق ات وقتی رسیدیم دیدیم جیهوپ داره بلند گریه میکنه اروم دره اتاق رو باز کردیم و رفتیم تو
جیهوپ: ات بیدار شو دیگههههه خواهش میکنمممم من من نگراتم خواهش میکنم بیدار شو(گریه )
ویو تهیونگ
با صدای گریه هی جیهوپ و حرفاش نتونستم خودمو نگهدارم شروع کردم به بلند بلند گریه ظکردن
تهیونگ: اتت اتییی جونمم جوجه کوچولووو بیدار شووو(گریه)
بعد از اینکه من گریه کردم همه شروع کردن به گریه کردن
ویو ات
اروم اروم چشمام رو باز کردم سرم حسابی درد میکرد دیدم پسرا دارن گریه میکنن جیهوپ دستمو گرفته و داره گریه میکنه
ات: جیهوپی(اروم)
جیهوپ: جانم ات تو بهوش اومدی
ویو جیهوپ
سریع رفتم پرستارا رو خبر کردم اونها ات رو ماینه کردن و ات خوابید
پرستار: بزارین استراحت کنه... امشب مرخص میشه
جیهوپ: شوگا هیونگ
شوگا: بله
جیهوپ: من میرم با مسئول سالن حرف بزنم ببینم چرا قبل از اجرا از ایمنی داشتن وسایلشون مطمئن نشدن
شوگا: منم باهات میام
جیهوپ: باشه هیونگ.. مرسی که هستی
شوگا: اهه خب باشه. بریم
ویو شوگا
رفتیم سمت سالن اجرا رفتیم پیش اقای چوی مدیر سالن
اقای چوی: اه اقای مین اقای جانگ خوش اومدین حال خانم ات چطوره؟
شوگا: شما چرا قبل از اجرا از امینی وسایلتون مطمئن نشدین هاا اگه بلایی سر ات میومد چی..
اقای چوی: ولی ما قبل از هر اجرا وسایل ها رو چک میکنیم
جیهوپ: پسس چرا این نورافکن خراب بود ها
(بلند)
اقای چوی: بهتره دوربین هارو چک کنیم
باهم به نگاهی به دوربین ها انداختیم اقای چوی راست میگفت قبل از اجرا همه چیز تعمیر شده... ولی وایسا یه نفر بعد از تعمیرات اومد چندتا از پیچ های نورافکن رو باز کرد اون سر دسته ی هیتر های کره بود ما پلیس رو خبر کردیم.گزارش این کار رو دادیم پلیس ها وکسر (کم بود اسم) رو دستگیر کردن و براش سه سال حبس بریدن
جیهوپ: شوگا هیونگ بهتره بریم بیمارستان الان ات مرخص میشه
ویو نامجون
ات داشت اماده میشد که شوگا و جیهوپ سر رسیدن و ماجرا رو تعریف کردن
نامجون: باید از دفعه بعد بیشتر مراقب باشیم... ازتون ممنونم که پیگیری کردین پسرا
ات از اتاق اومد بیرون
ات: بریم خونه
تهیونگ: هیی ات حالت خوبه خیلی نگرانت بودیما . خیلی ترسیدیم که نکنه از دستت بدیم
ویو ات
وقتی ناراحتیشونو دیدم خودمو خیلی خوب نشون دادم
ات: هیی نگران باشین پسرا من تا شما رو دق ندم نمیمیرم
اعضا: یااا🤣
ات: حالا بریم خونه؟
اعضا: بریم
ویو ادمین
اعضا به همراه ات رفتن خونه شون ات هم بعد چند روز حالش کاملا خوب شد و دوباره توی کنسرت ها شرکت کرد ♥
۱۳.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.