موهایم سپید نیست
موهایم سپید نیست
لَنگ نمیزند حافظهام
و خوب یاد میآورم گردش پر تکرارِ رنج را
اما سالهاست که پیر ماندهام در خویش
پیر شدهام در توقف زمان
دستم نمیلرزد...
آهم قد نمیکشد به هیچ آسمانی
پایم جان دارد و اما...
جانم به تاراج رفتهاست
من در کجراهه این زندگی
گم کردهام پایان را...
به هر دری که میزنم دیوار میشود
به هر غمی که میرسم آوار میشود
گویی مرثیهای شدهام از سوگ
که در روایت هیچ دردی، خوانده نمیشود
من سالهاست، در انتظار معجزهای...
خود را بر پیکر خمیده آرزوهایم، عصا میشوم
لَنگ نمیزند حافظهام
و خوب یاد میآورم گردش پر تکرارِ رنج را
اما سالهاست که پیر ماندهام در خویش
پیر شدهام در توقف زمان
دستم نمیلرزد...
آهم قد نمیکشد به هیچ آسمانی
پایم جان دارد و اما...
جانم به تاراج رفتهاست
من در کجراهه این زندگی
گم کردهام پایان را...
به هر دری که میزنم دیوار میشود
به هر غمی که میرسم آوار میشود
گویی مرثیهای شدهام از سوگ
که در روایت هیچ دردی، خوانده نمیشود
من سالهاست، در انتظار معجزهای...
خود را بر پیکر خمیده آرزوهایم، عصا میشوم
۸۱.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.