مافیای با نمک من
مافیای با نمک من
پارت ۶
( علامت هیونجین♡
علامت فلیکس"
علامت لینو~
علامت هان☆)
♡دیوونه شدی چان؟
&خفه
~هیون راس میگه چان دیوونه شدی؟
حوصله بحث باهاشون و نداشتم برای همین گفتم
&اره دیوونه شدم دیوونه ی اون پسر شدم حالا خفه شین
" وایسا ببینم.....نگو.....نگو که عاشق سونگمین شدی
&مگه جرمه؟(بی حال) اره عاشقش شدم
سرم گیج رفت و افتادم رو تخت و بعدش سیاهی
ویو سونگمین:
با احساس سوزش دستم بیدار شدم
اینجا کجا بود؟ من اینجا چیکار میکنم؟
ییکم که گذشت با حس کردن بوی الکل و سرم فهمیدم بیمارستانه و بعدش همه چی مثل فیلم از جلوی چشمم رد شد
اینکه چاقو خوردم
وقتی به سرمم نگاه کردم دیدم قرمزه پس خون بود
دستمو گذاشتم روی شکمم که تیر کشید
دستمو برداشتم و به شکمم نگاه کردم بخیه زده بودن
صدای باز شدن در اومد
و پرستار اومد داخل
پرستار: اوو بیدار شدی؟
٪ ب....بله......کی منو اورده اینجا؟
پرستار: دوس.....
&من اوردم
بنگچان اوند داخل و کنارم روی قندلی نشست و لبخندی بهم زد
ادامه دارد......
پارت ۶
( علامت هیونجین♡
علامت فلیکس"
علامت لینو~
علامت هان☆)
♡دیوونه شدی چان؟
&خفه
~هیون راس میگه چان دیوونه شدی؟
حوصله بحث باهاشون و نداشتم برای همین گفتم
&اره دیوونه شدم دیوونه ی اون پسر شدم حالا خفه شین
" وایسا ببینم.....نگو.....نگو که عاشق سونگمین شدی
&مگه جرمه؟(بی حال) اره عاشقش شدم
سرم گیج رفت و افتادم رو تخت و بعدش سیاهی
ویو سونگمین:
با احساس سوزش دستم بیدار شدم
اینجا کجا بود؟ من اینجا چیکار میکنم؟
ییکم که گذشت با حس کردن بوی الکل و سرم فهمیدم بیمارستانه و بعدش همه چی مثل فیلم از جلوی چشمم رد شد
اینکه چاقو خوردم
وقتی به سرمم نگاه کردم دیدم قرمزه پس خون بود
دستمو گذاشتم روی شکمم که تیر کشید
دستمو برداشتم و به شکمم نگاه کردم بخیه زده بودن
صدای باز شدن در اومد
و پرستار اومد داخل
پرستار: اوو بیدار شدی؟
٪ ب....بله......کی منو اورده اینجا؟
پرستار: دوس.....
&من اوردم
بنگچان اوند داخل و کنارم روی قندلی نشست و لبخندی بهم زد
ادامه دارد......
- ۵.۳k
- ۲۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط