مافیای با نمک من

مافیای با نمک من
پارت 4
که هیونجین با نارتحتی اومد پیشم
♡چان(پوکر)
&چیشده؟
♡فلیکس از خونه بیرونم کرده کل شبو تو شرکت خوابیدم
به زور جلوی خندمو گرفته بودم
&چرا
♡ چون براش پاستیل نخریدم(پوکر)
با این حرفش زپم زیر خنده و بلند بلند خندیدم
&وای.....هیون......دهنت......سرویس(خنده فراوان)
♡مرض....رو آب بخند بزمچه
&بی ادب(چرخوندن چشماش)
رفتیم دفتر من رفتم پشت میزم و نشستم رو صندلی و هیونجین جلوم روی مبل نشست و پاهاشو گذاشت رو میز و شکلات چپوند تو دهنش
&پاتو بردارر
♡نچ(دهن پر)
داشتم باهاش بحث میکردم که گوشی دفتر زنگ خورد
با دیدن شماره خونه فک کردم هانا(خواهر بنگچان) هستش(یه نکته خواهر بنگچان 4 سالشه)
برش داشتم و خواستم بگم بله که صدای گریه اومد
٪چا.....چانی
&چیشده؟ سونگمین تویی؟
٪چنتا ادم با لباسای.........مشکی........اومدن تو خونه هانا....... زخمی شده
اون اقاهه که فک کنم......اسمش لینوعه رفت بادیگاردا رو بیاره...... اون یکی که موهاش ابیه داره باهاشون دعوا میکنه ولی نمیتونه همشون و بزنه بقیه اشونم دارن خدمتکارا رو میزنن و اجوما چاقو خورده( گریه)
&اروم باش روی زخم هانا یه پارچه بذار اجوما رو بردار برین بالا تو اتاق من درو قفل کنین الان میام
٪ چ.....چشم
گوشیو قطع کردم و با پام کوبیدم به هیونجین و گفتم
&پاشووو فک کم باندای رقیب ریختن تو خونه فلیکس و لینو هم اونجان
هیونحین با شنیدن اسم فلیکس پاشد و کتشو برداشت
بدو بدو رفتم پایین بیشتر از هانا نگران سونگمین بودم نمیدونم چرا
ماشنو روشن کردم و پامو گذاشنم رو پدال گاز
بعد 10 دقیقه رسیدم خونه
با دیدن پنحره و در که شکسته دویدم بالا هیونجین سریع بادیگاردا رو ریخت داخل و من سریع رفتم تو اتاق که صدای گریه و داد سونگمین و هانا و اجوما اجوما و سونگمین داشتن داد میزدن ولش کن رفتم داخل که دیدم یکی از اون افراد موهای هانا رو نگه داشته و داره رو هوا میچرخوندش
از پشت بهش ضربه زدم که چرخید سمتم
هفت تیرمو از جیبم در اوردم و یه تیر تو پیشونیش خالی کردم
هانا رو گرفتم تو بغلم که دیدم اجوما دستش چاقو خورده ولی روی زمین خیلی خون بود مطمعنم خون دست اجوما نبود
با دیدن سونگمین که صورتش مثل دیوار سفید شده بود و دستشو گذاشته بود رو شکمش
رفتم سمتش و جلوش زانو زدم
&خوبی؟
سرشو به نعنی نه تکون داد خواست دستشو از روی شکمش بردارم دستمو گذاشتم روی دستش ولی شکمشو ول نمیکرد دستمو برداشتم و خواستم سرش داد بزتم مه شکمتو ول کن ببنیم چیشده
ولی با دیدن خون روی دستم حرف تو دهنم موند
&دستتو اروم بردار
دستشو خیلی اروم اروم برداشت که با دیدن چاقویی که خورده به شکمش قلبم درد گرفت
ادامه دارد.......
دیدگاه ها (۷)

مافیای با نمک من پارت ۵براید بغلش کردم و سریع رفتم پایین سوا...

مافیای با نمک من پارت ۶ ( علامت هیونجین♡علامت فلیکس"علامت لی...

مافیای با نمک من پارت 3 &بپرس ٪ت.....یعنی شما.......شغلتون.....

مافیای بانمک منپارت2٪کوچولو عمته &زبونتم که درازه......عیبی ...

رز وحشی پارت ۷ات...هیچ وقت یادم نمیره روز یکشنبه بود منو هان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط