پـارت ③③
پـارت ③③
تــرنـم٭
همه ی داور ها نظرشون و گفتن و همه هم نسبط به تمام کسایی که شرکت کردن از اجرای ما خیلی خوششون اومده بود
باید میرفتیم بین تماشاچیا مینشستیم تا اجرای آخر هم بیان و اعلام نتایج کنن.
همش میترسیدم رهام فهمیده باشه من ترنمم آخه قبلا همه ی این آهنگارو براش خوندم.....
و اون صدای من و خوب میشناسـه.
اگه فهمیده باشه مطمعنن ساکت نمیشینه.
رفتیم نشـسـتیم و منتظر گروه آخر موندیم.
که دیدیم گروه آخر گروهی نیست جزء بعله گروه رهام و اینا.
وااا رهام از کی خواننده شده ؟؟!!!فکر نمیکردم خودشم بیاد روی صحنه
نگاشون کردم دیدم همشون یه گیریم وحشتناک دارن
مثل کسایی که همش خودشونو زدن یه جورایی مثل روانیـا
آهنگ پخش شد⋅.........
آهنگ خیلی بدی بود به یه تیکش رسید که همشون همراه آهنگ گفتن ما یه روانییم ما یه روانییم آره ما یه روانییم
نگاهم به آنتونیو خورد و قشنگ تمام اتفاقی که اون شب برام افتاده بود از جلو چشام رد شد و یادم افتاد که من چم شده بود
آره آنتونیو هم یه روانیـــــــه
و شروع کردم بلند خندیدن
حرکاتم دست خودم نبود همینطور میخندیدم تماشاچیا هم که متوجه من شده بودن با تعجب نگام میکـردن
دخترا نگران شدن و گفتن:حالـت خوبــه هـا حالـت خوبه؟؟؟
تنم شروع کرد به لرزیدن و بازم تشنج
سلیـــن*
تا حاله ترنم و دیدم ترسیدم و به دخترا گفتم :بدویین فوری باید بریم
که همون موقع ترنم شروع کرد به لرزیدن و کف بالا آوردن
وااااااای خدا نه تشنج کرده باز
کاترین و مربـــی که اون دور و بر بودن فوری اومــدن پیشمون
اجرای اوناهم (رهـام و آنتونیو و روزت و...) دیگه تموم شده بود .
داورا هم بلند شدن و اومدن
و برنامه رو هم فرستادن واسه تبلیغ بالاخره برنامه ی زنده بود
سپنتا هم که جزء داورا بود تا ترنم و دید یهو شکه شد
فقط دعا می کنم نفهمیده باشــه
یک پارت ویژه در کامـنت ها.
لایـک و کامنـت فـراموش نشـه.
تــرنـم٭
همه ی داور ها نظرشون و گفتن و همه هم نسبط به تمام کسایی که شرکت کردن از اجرای ما خیلی خوششون اومده بود
باید میرفتیم بین تماشاچیا مینشستیم تا اجرای آخر هم بیان و اعلام نتایج کنن.
همش میترسیدم رهام فهمیده باشه من ترنمم آخه قبلا همه ی این آهنگارو براش خوندم.....
و اون صدای من و خوب میشناسـه.
اگه فهمیده باشه مطمعنن ساکت نمیشینه.
رفتیم نشـسـتیم و منتظر گروه آخر موندیم.
که دیدیم گروه آخر گروهی نیست جزء بعله گروه رهام و اینا.
وااا رهام از کی خواننده شده ؟؟!!!فکر نمیکردم خودشم بیاد روی صحنه
نگاشون کردم دیدم همشون یه گیریم وحشتناک دارن
مثل کسایی که همش خودشونو زدن یه جورایی مثل روانیـا
آهنگ پخش شد⋅.........
آهنگ خیلی بدی بود به یه تیکش رسید که همشون همراه آهنگ گفتن ما یه روانییم ما یه روانییم آره ما یه روانییم
نگاهم به آنتونیو خورد و قشنگ تمام اتفاقی که اون شب برام افتاده بود از جلو چشام رد شد و یادم افتاد که من چم شده بود
آره آنتونیو هم یه روانیـــــــه
و شروع کردم بلند خندیدن
حرکاتم دست خودم نبود همینطور میخندیدم تماشاچیا هم که متوجه من شده بودن با تعجب نگام میکـردن
دخترا نگران شدن و گفتن:حالـت خوبــه هـا حالـت خوبه؟؟؟
تنم شروع کرد به لرزیدن و بازم تشنج
سلیـــن*
تا حاله ترنم و دیدم ترسیدم و به دخترا گفتم :بدویین فوری باید بریم
که همون موقع ترنم شروع کرد به لرزیدن و کف بالا آوردن
وااااااای خدا نه تشنج کرده باز
کاترین و مربـــی که اون دور و بر بودن فوری اومــدن پیشمون
اجرای اوناهم (رهـام و آنتونیو و روزت و...) دیگه تموم شده بود .
داورا هم بلند شدن و اومدن
و برنامه رو هم فرستادن واسه تبلیغ بالاخره برنامه ی زنده بود
سپنتا هم که جزء داورا بود تا ترنم و دید یهو شکه شد
فقط دعا می کنم نفهمیده باشــه
یک پارت ویژه در کامـنت ها.
لایـک و کامنـت فـراموش نشـه.
۵.۸k
۰۹ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.