منطقه ممنوعه عشق
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:67
بلند شدمو یه دست لباس پوشیدم و گوشیمو برداشتم از اتاق خارج شدم رو مبل نشسته بود رفتم و پیشش نشستم
ات: میگم بریم ببرون؟
جونگکوک: حال ندارم
ات: غذا بخوریم؟
جونگکوک:شام ندارم
ات: برو بکپ
جونگکوک: خاب ندارم
ات:کار بکن
حونگکوک:کار ندارم
ات: درس بخون
جونگکوک:درس ندارم
ات: کوفت چی؟ داری؟ بیا به حالت عادیمون برگردیم من اولشم میدونستم بهم حسی نداری و قبول کردم.
جونگکوک:واقا؟
ات: اوهوم
جونگکوک: خب غذا میپزی خانومی؟
ات:حوصله داریاااااا من خابم میاد میخام بکپم
جونگکوک: نخیر بلند شو
ات: توکه کار نمیکنی یه غذایی بپز
جونگکوک: پولای پدرمو میخوری یکمم زر میزنی زنیکه؟
ات: من پولای پدرتو میخورم؟قادوز باید از خداتم باشه من زنتم
جونگکوک:اره اره
ات: برو بمیر بابا
بلند شدم و سمت اشپزخونه رفتم
جونگکوک:راستی برا شام مامان بابا میان اینجا با عمو
ات: چی؟؟؟؟؟ الان باید بگی پدصگ؟
جونگکوک: چیکار بابای بدبخت من داری عه
ات: گـ...وه نخور من چیزی درست نکردم خونه هم که رنگ تویله گرفته به خودش
جونگکوک: مشگلی نیست بیان ببینن چه عروس دسته گلی گرفتن.
ملاقه رو برداشتم و سمتش رفتم
ات: به همین خیال باش پا میشی کمک میکنی زر اضافی بزنی این ملاقه میره تو ماتحتت.
جونگکوک: من زن نیستم کار کنماااااا
ات: ببخشیدا من خونه بابام دست به سیاه سفید نمیزدم بعد برای توعه دماغ کج کار کنم؟ منو گرفتی باید اطاعت کارم باشی
جونگکوک: بیا یه معامله بکنیم
ات: چه معامله ای؟
بلند شدو گفت
جونگکوک: من کمکت میکنم توهم شب بهم میدی!
چشام گرد شد انقد حرفش زشت و زننده بود که با ملاقه محکم زدم تو سرش
ات: کثافط خجالت نمیکشی؟
جونگکوک: مگه زنم نیستی؟
ات: یادت رفته موقتی؟امشب یه چیزی سرهم میکنی و به مامان بابات می گی میخاییم طلاق بگیریم.
خیاری از تو میوه ها برداشت و گاز زد
جونگکوک: ببین گلم من اصلا نمیخام طلاقت بدم پس مشگل خودته!
ات: نخیر بهشون میگی.
گوشه لباسمو گرفتو پایین کشید و شونه هام لـ...خت شد
متعجب نگاش میکردم که شروع کرد رو شونه هام بو..سه کاشتن
خاستم پسش بزنم که از کـ..مـ..رم گرفت و کارشو ادامه داد
ات: داری چیکار میکنی؟
لـ...باشو به لاله گوشم چسبوند و گفت:
جونگکوک:حاضرم بزورم که شده نگهت دارم ولی طلاق نگیرم.
ات: ولی من این ازدواج رونمیخام ازدواجی که کلا از روی چند تا کاغذه
دستشو توی لباسم بردو گفت
جونگکوک:پس بیا واقعیش کنیم!
پارت:67
بلند شدمو یه دست لباس پوشیدم و گوشیمو برداشتم از اتاق خارج شدم رو مبل نشسته بود رفتم و پیشش نشستم
ات: میگم بریم ببرون؟
جونگکوک: حال ندارم
ات: غذا بخوریم؟
جونگکوک:شام ندارم
ات: برو بکپ
جونگکوک: خاب ندارم
ات:کار بکن
حونگکوک:کار ندارم
ات: درس بخون
جونگکوک:درس ندارم
ات: کوفت چی؟ داری؟ بیا به حالت عادیمون برگردیم من اولشم میدونستم بهم حسی نداری و قبول کردم.
جونگکوک:واقا؟
ات: اوهوم
جونگکوک: خب غذا میپزی خانومی؟
ات:حوصله داریاااااا من خابم میاد میخام بکپم
جونگکوک: نخیر بلند شو
ات: توکه کار نمیکنی یه غذایی بپز
جونگکوک: پولای پدرمو میخوری یکمم زر میزنی زنیکه؟
ات: من پولای پدرتو میخورم؟قادوز باید از خداتم باشه من زنتم
جونگکوک:اره اره
ات: برو بمیر بابا
بلند شدم و سمت اشپزخونه رفتم
جونگکوک:راستی برا شام مامان بابا میان اینجا با عمو
ات: چی؟؟؟؟؟ الان باید بگی پدصگ؟
جونگکوک: چیکار بابای بدبخت من داری عه
ات: گـ...وه نخور من چیزی درست نکردم خونه هم که رنگ تویله گرفته به خودش
جونگکوک: مشگلی نیست بیان ببینن چه عروس دسته گلی گرفتن.
ملاقه رو برداشتم و سمتش رفتم
ات: به همین خیال باش پا میشی کمک میکنی زر اضافی بزنی این ملاقه میره تو ماتحتت.
جونگکوک: من زن نیستم کار کنماااااا
ات: ببخشیدا من خونه بابام دست به سیاه سفید نمیزدم بعد برای توعه دماغ کج کار کنم؟ منو گرفتی باید اطاعت کارم باشی
جونگکوک: بیا یه معامله بکنیم
ات: چه معامله ای؟
بلند شدو گفت
جونگکوک: من کمکت میکنم توهم شب بهم میدی!
چشام گرد شد انقد حرفش زشت و زننده بود که با ملاقه محکم زدم تو سرش
ات: کثافط خجالت نمیکشی؟
جونگکوک: مگه زنم نیستی؟
ات: یادت رفته موقتی؟امشب یه چیزی سرهم میکنی و به مامان بابات می گی میخاییم طلاق بگیریم.
خیاری از تو میوه ها برداشت و گاز زد
جونگکوک: ببین گلم من اصلا نمیخام طلاقت بدم پس مشگل خودته!
ات: نخیر بهشون میگی.
گوشه لباسمو گرفتو پایین کشید و شونه هام لـ...خت شد
متعجب نگاش میکردم که شروع کرد رو شونه هام بو..سه کاشتن
خاستم پسش بزنم که از کـ..مـ..رم گرفت و کارشو ادامه داد
ات: داری چیکار میکنی؟
لـ...باشو به لاله گوشم چسبوند و گفت:
جونگکوک:حاضرم بزورم که شده نگهت دارم ولی طلاق نگیرم.
ات: ولی من این ازدواج رونمیخام ازدواجی که کلا از روی چند تا کاغذه
دستشو توی لباسم بردو گفت
جونگکوک:پس بیا واقعیش کنیم!
۱۳.۸k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.