دو سه خط وصف تو گفتن چه گناهی دارد

دو سه خط وصف تو گفتن ، چه گناهی دارد ؟
در خیالات تو خفتن ، چه گناهی دارد ؟

یک بغل ، خواب خوش و ناز در اغوش غزل
با تو گفتن ، وَ شنفتن ، چه گناهی دارد ؟

مگر این نیست که من عاشق و همراه تو ام ؟
هِی نگو وای تو و من ، چه گناهی دارد

زندگی قبل تو بگذشت و عزیزم با تو
باز هم صرف گذشتن ، چه گناهی دارد ؟

از چه رو طعنه به چشمانِ خمارم زده ای ؟
شب و روز مستِ تو گشتن ، چه گناهی دارد ؟

دلبرم باز غزل رو به شکایت ها رفت
مگر این ساده دلِ من ، چه گناهی دارد ؟
دیدگاه ها (۱)

گذر از کوچه بن بست دلت کردم و دلدار شدم من در آن بیخبری ماند...

به سر زلف خودت باز مرا دار زدیجان به در بردم و تو باز به تکر...

پاسی از شب رفت وقتش شد که بی تابت کنمآمدم با شعر های تازه بد...

بزن دنیا بزن رسمت چنین است..... سزای دل به تودادن هم...

مریم یوسفی نصیری نژاد

پارت جدید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط