part

part¹²
یونگی: اقای دکترش حالش چطوره؟
👨🏻‍⚕️: خوبه سیستم بدنش ضعیف شده خیلی باید مراقبش باشید اینقدر ضعیف شده که یه سرما خوردگی عادی باعث این شده
یونگی: بله حتما خیلی ممنون
👨🏻‍⚕️: چه ارتباطی باهم دارید
یونگی: همم همسرمه
👨🏻‍⚕️: چرا صبر کردید
یونگی:میتونم ببینمش
👨🏻‍⚕️: اره
رفتم تو اتاقش
یونگی: ا/ت
ا/ت: ببخشید حالم خیلی بد بود
یونگی: بخاطر این چیزا عذرخواهی نکن

ا/ت
سونهو: یونگی یونگی
یونگی: تو اینجا چیکار میکنی
سونهو: من الان شیفت داشتم همکارم گفت که تو اینجایی همسرت حالش بد شده
همسر؟ یعنی منو به این اسم معرفی میکنه؟
یونگی: چیزی نشده یکم حال ا/ت بد شد اومدیم اینجا
سونهو: زن داداش خوبی؟
زن داداش؟
ا/ت: اهمم اره میشه بریم خونه
سونهو: نه من نمیزارم شاید حالت بد شد امشب بمون
یونگی: توهم نمیگفتی قرار بود بمونیم دکترش گفته توهم برو سر شیفتت
سونهو: اوکی
ا/ت: یونگی تو برگرد برو خونه من همینجا میمونم فردا میام
یونگی: نه منم میمونم اگه سونهو برگشت دید نیستم شاید واقعیت بفهمه که ما واقعا عاشق هم نیستیم
ا/ت: نمیدونه؟ مگه دوستت نیست بهش نگفتی؟
یونگی:نه
ولی من بهش گفتم من فکر کردم میدونه
یونگی: به چی فکر میکنی؟
ا/ت: هیچی
👩🏼‍⚕️: سلام
ا/ت: سلام خانم پرستار
👩🏼‍⚕️: بفرمایید اقا
یونگی: من شام خوردم
👩🏼‍⚕️: برای شما نیست برای خانومتون هست
یونگی: پس چرا میدید به من؟
👩🏼‍⚕️: شما زحمتش رو بکشید چون تازه سرم به دست خانمتون بوده تکونش نده بهتره
یونگی: باشه ممنون
👩🏼‍⚕️: خواهش میکنم
ا/ت: بده خودم میتونم هنوز یه دست دیگه دارم
یونگی: باشه بیا

یونگی
چند دقیقه بعد
ا/ت: چرا نگاه میکنی
یونگی: چند دقیقست داری تلاش میکنی ولی هنوز یه عاشق هم نخوردی بده من
ظرفشو ازش گرفتم
یونگی: دهنتو باز کن
ا/ت: گرمه سوختم
یونگی: صبر کن هوففف هوففف بیا بخور اَاَ چرا میخندی خب بخور دیگه
ا/ت: بامزه ای
یونگی: دهنتو باز کن
ا/ت: الان خوبه
سونهو: یونگی
یونگی: باز اومد
سونهو: یه یک ساعت دیگه جراحی دارم اومدم پیشتون اَه اَه چندشا تازه عروس داماد دارند سوپ میزارن دهن هم
یونگی: خانم پرستار گفت
ا/ت: نمیخوام دیگه
یونگی: باید تا اخر بخوری
سونهو: عروس خانم حرف اقا داماد گوش کن وقتی میگه تا اخر باید بخوری پس باید بخوری
یونگی: سونهو بروگمشو تروخدا حوصلتو ندارم
سونهو: اوکی

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۱۷)

part13

part14

part11یونگی: با دوست قدیمیت هنوز در ارتباطی؟ ا/ت: نه ولی خیل...

part¹⁰یومی:ا/تا/ت: یومی من یونگی دوست ندارم من فقط بخاطر این...

وقتی حامله بودی ولی بچه رو بدون اجازه شون سقط میکنی(درخواستی...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

پارت ۸۸ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط