P

‌주인과 노예💱
P~۲۶


*علامت تو ذهن°°*

صبح فردا:
ویو مینجی:
صبح از خواب بیدار شدم کارای لازم رو کردم لباس خ.ک رو پوشیدم و رفتم پایین تا به کارم برسم که دیدم اجوما و بقیه برگشتن هوو خدااراشکرت رفتم پایین به بقیه میخواستم کمک کنم که اجوما ج گف
اجوما جادوگر:امروز مرخصی تو برای سه روز*حرصی و‌عصبی*
مینجی:بله!؟
اجوما.ج:همینی که شنیدی حالا هم بهتره بری زود
مینجی:چشم

تو اتاق مینجی:
*توجه بفرمایید تو اتاقش دوربین هم یعنی کله عمارت همه جاش دوربین به غبر از حموم و دستشویی که تو حموم شنود هس این یعنی کوک و بقیه از دوربیا میتونن مینجی یا هرچیجایه دیگه عمارت با صدا و دوربین بببینن*
پیشه کوک و بقیه که رو یه مبل نشستن که جلوش یه تلوزیون بزرگ هم که اونجا دوربینا رو نشون میده و الان دارن مینجی رو میبینن
جیا:این مینجیه
کوک:اره
جیا:بنظر دختره خوبی

مامانم داره میگه بریم جم‌کنیم بخوابیم شرمنده بیشتر نمیشه خودمم میخواستم بنویسممممم🥲

#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
دیدگاه ها (۴)

https://harfeto.timefriend.net/16919125221671هرچی میخواید بگ...

‌주인과 노예💱P~۲۷علامت تو ذهن°°(احتمالن از این به بعد بیشتر شبا پ...

‌주인과 노예💱P~۲۵جیا:واقعا!؟کوکککوک:عع اره اصلاجیا:تبریک میگم راس...

‌주인과 노예💱P~۲۴ویو جیمین:تو شرکت نشسته بودم داشتم پرونده هارو م...

یونا :صبح از خواب پاشدم درو برم نگاه کردم کوک کنارم خوابیده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط