주인과 노예💱
주인과 노예💱
P~۲۵
جیا:واقعا!؟کوکک
کوک:عع اره اصلا
جیا:تبریک میگم راستی عمارت شما مگه جوون و خد
کوک:رفتن مرخصی اجوما بهشون گفته و مینجی رو گف فقط بمونه
جیا:وا یعنی در این حد
جیمین:متاسفانه
بعد شام:
مینجی اومد و ظرفا رو جم کرد و ظرفا رو شست و بعدش عمارت رو تمیز کرد و ساعت۱شب رفت تا بخوابه
اتاق جیمین:
جیا و جیمین به تخت تکیه داده بودن و لحاف روشون بود جیمین مثله همیشه لخت بود چون شبا لخت میخوابید و جیا هم تاپ و شلوارک زیر باسن و تو بغله هم بودن
جیمین:خوب شد برگشتی دلم تنگ بود
جیا:منم دلم تنگ بود اصلا اسپانیا مثله کره نیس خیلی متفاوت از همه چیز و لحاظ ولی رستوران کره ایداشت
جیمین:حالا که اومدی نمیخوای دلتنگی رو برای ددیت جبران کنی
جیا:فقط بوس میتونم چون اتاقا بغله همن اونجوری
جیمین:باشه پس فردا تو عمارت خودمون کارو انجام میدیم و دوباره برمیگردیم
جیا:باشه
جیمین:خب
جیا:خب!؟
جیمین:پس بوس چی
جیا:باشه*و شروع به بوسیدن هم میکنن*
ویو کوک:
تو اتاق خوابم بودم و داشتم فکر میکردم به اجوما هم گفتم برگرده نمیدونم چم شده این چند مدت های قلبم میزنه وقتی اون دختره رو میبینم*دقت بفرمایید دختره نه می دختره اسمش نی دخترهههههه*
نمیدونم چم شد یعنی امکان داره نه نه نمیشه اصلا ولی خب ولی خنده هاش وقتی خوشحال لبخند رو لبم میاد و وقتی خستس دلم میخواد بهش بگم بشین دیگه کار نکن انقدر ولی نمیشه (دوباره میفرمایم برایه ارسال اهنگ fakelove عدد ۷را به من در پی وی بفرستید )وقتی غر میزنه خیلی کیوت و بامزه میشه چیمیشد الا بغلم بود*رفتن در خیال**که دستی از پشت دوره گردنم حلقه میشگه و لپم رو میبوسع*
دختره:عشقم کجایی تو فکری
کوک:امم اره
دختره:انقدر کار نکن خسته میشی*که دختره میاد جلو کوک و رو پاهاش میشیده و دستاشو میبره پشت گردنش اوو اون پیراهن خواب سفید بهش خیلی میاد*
کوک:درگیرم چند مدت
دختره:مگه مشکلی برا باند پیش اومده!؟
کوک:نه چیزه خاصی نیس نگران نباش*شراب قرمزش رو که تو لیوان گیلاس برود رو برمیداره سر میگشه یکمش رو*
دختره:به منم بده دلم خواست
کوک:ن
دختره:لطفا کوکی
کوک:نه
دختره:جونگ گوکی
کوک:نو نو( ͡° ͜ʖ ͡°)
دختره:ددییی~
کوک:*شراب رو سر میگشه و دهنشو رو بایه دختره میزاره و شراب که تو دهنش بود به دهنه دختره میره و دختره میخورتش*(اه اه چندش جم کنید بابا چرا من دارم اینا رو مینویسم #یهعقاب_همیشه«تنهاس»( ͡° ͜ʖ ͡°))
کوک:😄
*پایان خیال*(خوبتون شد)
کوک:امم ههه کوک داری به چی فکر میکنی اصلا ولش من میرم بخوابم*رفت رو تخت و خوابید*
صبح فردا:
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
P~۲۵
جیا:واقعا!؟کوکک
کوک:عع اره اصلا
جیا:تبریک میگم راستی عمارت شما مگه جوون و خد
کوک:رفتن مرخصی اجوما بهشون گفته و مینجی رو گف فقط بمونه
جیا:وا یعنی در این حد
جیمین:متاسفانه
بعد شام:
مینجی اومد و ظرفا رو جم کرد و ظرفا رو شست و بعدش عمارت رو تمیز کرد و ساعت۱شب رفت تا بخوابه
اتاق جیمین:
جیا و جیمین به تخت تکیه داده بودن و لحاف روشون بود جیمین مثله همیشه لخت بود چون شبا لخت میخوابید و جیا هم تاپ و شلوارک زیر باسن و تو بغله هم بودن
جیمین:خوب شد برگشتی دلم تنگ بود
جیا:منم دلم تنگ بود اصلا اسپانیا مثله کره نیس خیلی متفاوت از همه چیز و لحاظ ولی رستوران کره ایداشت
جیمین:حالا که اومدی نمیخوای دلتنگی رو برای ددیت جبران کنی
جیا:فقط بوس میتونم چون اتاقا بغله همن اونجوری
جیمین:باشه پس فردا تو عمارت خودمون کارو انجام میدیم و دوباره برمیگردیم
جیا:باشه
جیمین:خب
جیا:خب!؟
جیمین:پس بوس چی
جیا:باشه*و شروع به بوسیدن هم میکنن*
ویو کوک:
تو اتاق خوابم بودم و داشتم فکر میکردم به اجوما هم گفتم برگرده نمیدونم چم شده این چند مدت های قلبم میزنه وقتی اون دختره رو میبینم*دقت بفرمایید دختره نه می دختره اسمش نی دخترهههههه*
نمیدونم چم شد یعنی امکان داره نه نه نمیشه اصلا ولی خب ولی خنده هاش وقتی خوشحال لبخند رو لبم میاد و وقتی خستس دلم میخواد بهش بگم بشین دیگه کار نکن انقدر ولی نمیشه (دوباره میفرمایم برایه ارسال اهنگ fakelove عدد ۷را به من در پی وی بفرستید )وقتی غر میزنه خیلی کیوت و بامزه میشه چیمیشد الا بغلم بود*رفتن در خیال**که دستی از پشت دوره گردنم حلقه میشگه و لپم رو میبوسع*
دختره:عشقم کجایی تو فکری
کوک:امم اره
دختره:انقدر کار نکن خسته میشی*که دختره میاد جلو کوک و رو پاهاش میشیده و دستاشو میبره پشت گردنش اوو اون پیراهن خواب سفید بهش خیلی میاد*
کوک:درگیرم چند مدت
دختره:مگه مشکلی برا باند پیش اومده!؟
کوک:نه چیزه خاصی نیس نگران نباش*شراب قرمزش رو که تو لیوان گیلاس برود رو برمیداره سر میگشه یکمش رو*
دختره:به منم بده دلم خواست
کوک:ن
دختره:لطفا کوکی
کوک:نه
دختره:جونگ گوکی
کوک:نو نو( ͡° ͜ʖ ͡°)
دختره:ددییی~
کوک:*شراب رو سر میگشه و دهنشو رو بایه دختره میزاره و شراب که تو دهنش بود به دهنه دختره میره و دختره میخورتش*(اه اه چندش جم کنید بابا چرا من دارم اینا رو مینویسم #یهعقاب_همیشه«تنهاس»( ͡° ͜ʖ ͡°))
کوک:😄
*پایان خیال*(خوبتون شد)
کوک:امم ههه کوک داری به چی فکر میکنی اصلا ولش من میرم بخوابم*رفت رو تخت و خوابید*
صبح فردا:
#نفر_بعدی_درکار_نیست
#ما_کیپاپرا_متهدیم
#Iranians_love_Jk
۴.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.