Md

M.d:
پس کی ما خودمان را زندگی کنیم...؟
من بخاطر تو
تو بخاطر من
اون بخاطر ما
ما بخاطر شما
شما بخاطر اونها
اونها بخاطر چی...؟
کی تمام می شود این بازی تلخ ؟
پس کی من خودم را زندگی کنم؟
پس کی تو خودت را زندگی کنی؟
پس کی ما خودمان را زندگی کنیم؟
بدبختی ما در رابطه ها همین است که میترسیم!
از حرف زدن!
از خودمان بودن!
مطلوب او می شویم و خودمان را فراموش میکنیم
کم کم هیچی از خودمان باقی نمی ماند!
یک رابطه فرسایشی
که هراسش، ترس از دست دادنش، تهدیدهایش، از آرامشش بیشتر
میشود!
ما هم چنگ میزنیم به هر طنابی از این بودن!
که تنها نمانیم
که یکی باشد
شده چند روز در میان
شب بخیری، صبح بخیری بگویید!
به عزت نفسمان فکر نمیکنیم
به حرمت خودمان بودن، فکر نمیکنیم
اساساً به خودمان فکر نمی کنیم
و اسم این تهی شدن و هیچ بودن را عشق می گذاریم
غافل از اینکه عشق
آمدن برای بودن است..
نه برای هیچ شدن
دیدگاه ها (۷)

جام جهانی بدون مسی .تصورش هم سخته

در اساطیر یونان قصه‌ای هست درباره‌ی دختر جوان و زیبایی به نا...

ﮐﺎﺵ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼﺗﺎ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺳﺨﺖ ﻭ...

‎زندگی جیره مختصریست‎مثل یک فنجان چای‎و کنارش عشق است‎مثل یک...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

ترک گناه به خاطر امام زماننیمه های شب یک انسانی بلند می‌شود ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط