رمان پارت بیست هشتم ارباب مافیایی 🖤🔗
رمان پارت بیست هشتم ارباب مافیایی 🖤🔗
شرط=۴۶تا لایک۳۰۰ تا کامنت نقطه هم میشه گذاشت چون زیاده کامنت
پرستار:, چشم
آنچه گذشت⤴️
نایا: رفتیم برای دیدنش
همه نشستن من رفتم جلو
نایا: جین من از اول دوستت داشتم همیشه عاشقت بود 😭هق مامانت به من هق گفت ت ی بیماری داری اگه ولت نکنم ت بیماریت بدتر میشه هق😭پاشو لعنتی من عاشقتم مممممممم پاشو ترو خداااا جی۰۰۰۰۰۰
جین: پس که اینطور عاشقمی
نایا: چ چی😳؟واییییی مرده پاشد
شوگا: 😂
همه داداشا:😂خب خب خب نایا خانم میبینییم که هنوز عاشق دادش مایی
نایا: یکی بهم بگه اینجا چی خبره🤨
جین: همه نقشه بود
نایا: ن نقش ب برای چی نقشه
جیمین: نقشه بود دیگه 😂
نایا: یعنی ت هم نقشه بودی؟
جیمین: نه🙄
جین:😒
نایا: جین خدم میکشمت
نایا: رفتم روی جین موهاشو کشیدم میزدمش
هم
جین: نکن پدصگ جین به زهنم رسید قلقلکش بدم
نایا: 😂نکن جینننن نکنننن خواهش میکنم. نکننننننن
جین: بگو غلط کردم
نایا: غلط کردی
جین: من غلط کردم ؟ سرعت قلقلک رو زیاد کردم
نایا: باش باش غلط کردم
همه : 😂😂😂
خب بریم دیگه ی جا
جین: بریم
دکتر: عع چرا مرده پاشد
جین: دکتر نمیخواد دیگه نقش بازی کنید آشتی کردیم 😂😈
دکتر: خب ایشالله نایا خانم امشب پاره نشن
نایا: برای چی؟
دکتر: حالا😂😈
نایا: رفتیم توی هتل منو جین رفتیم توی ی اتاق جین آمد نزدیکم لبش رو روی لینک گذاشت همش میکمکید که یهو صدای در آمد
نایا: کیه
جین: ولش
نایا: اخ۰۰۰
نایا: باز جین لبش روی لب گذاشت و منو انداخت روی تخت ( اینجا اصمات خدتون به فکرین😈)
نایا: منو جین باهم رفتیم حموم امدیم بیرون لباس پوشیدم رفتیم روی تخت دراز کشیدم
نایا:, جین
جین:, جانم
نایا: مامانت اگه بفهمه من و تو باهم باز قرار میزارم چی؟
جین: نمیدونم با داداشام ی روزی کلا در مورد این حرف میزنم الان فکرتو خراب نکن بخواب
نایا: باش
نایا: بر گشتم اونور جین منو از پشت بغل کرد به خودش چسبوند
( فردا صبح)
شوگا: جیننننن جینننن پاشوووو
جین : چی شده
شوگا: مامان
جین : مامان چی؟
شوگا: نایا با یکی از دوستاش اینجا بود رفت خرید بدش ما هم رفتیم باهاش خرید اما مامان آمد تفنگ گذاشت روی سر نایا بدش نایا رو برد ما نتونستیم کار کنیم
جین: واییییی خب چرا مثل بز منو نگا میکنی بیا بریم دنبالش۰۰۰۰۰۰
شرط=۴۶تا لایک۳۰۰ تا کامنت نقطه هم میشه گذاشت چون زیاده کامنت
پرستار:, چشم
آنچه گذشت⤴️
نایا: رفتیم برای دیدنش
همه نشستن من رفتم جلو
نایا: جین من از اول دوستت داشتم همیشه عاشقت بود 😭هق مامانت به من هق گفت ت ی بیماری داری اگه ولت نکنم ت بیماریت بدتر میشه هق😭پاشو لعنتی من عاشقتم مممممممم پاشو ترو خداااا جی۰۰۰۰۰۰
جین: پس که اینطور عاشقمی
نایا: چ چی😳؟واییییی مرده پاشد
شوگا: 😂
همه داداشا:😂خب خب خب نایا خانم میبینییم که هنوز عاشق دادش مایی
نایا: یکی بهم بگه اینجا چی خبره🤨
جین: همه نقشه بود
نایا: ن نقش ب برای چی نقشه
جیمین: نقشه بود دیگه 😂
نایا: یعنی ت هم نقشه بودی؟
جیمین: نه🙄
جین:😒
نایا: جین خدم میکشمت
نایا: رفتم روی جین موهاشو کشیدم میزدمش
هم
جین: نکن پدصگ جین به زهنم رسید قلقلکش بدم
نایا: 😂نکن جینننن نکنننن خواهش میکنم. نکننننننن
جین: بگو غلط کردم
نایا: غلط کردی
جین: من غلط کردم ؟ سرعت قلقلک رو زیاد کردم
نایا: باش باش غلط کردم
همه : 😂😂😂
خب بریم دیگه ی جا
جین: بریم
دکتر: عع چرا مرده پاشد
جین: دکتر نمیخواد دیگه نقش بازی کنید آشتی کردیم 😂😈
دکتر: خب ایشالله نایا خانم امشب پاره نشن
نایا: برای چی؟
دکتر: حالا😂😈
نایا: رفتیم توی هتل منو جین رفتیم توی ی اتاق جین آمد نزدیکم لبش رو روی لینک گذاشت همش میکمکید که یهو صدای در آمد
نایا: کیه
جین: ولش
نایا: اخ۰۰۰
نایا: باز جین لبش روی لب گذاشت و منو انداخت روی تخت ( اینجا اصمات خدتون به فکرین😈)
نایا: منو جین باهم رفتیم حموم امدیم بیرون لباس پوشیدم رفتیم روی تخت دراز کشیدم
نایا:, جین
جین:, جانم
نایا: مامانت اگه بفهمه من و تو باهم باز قرار میزارم چی؟
جین: نمیدونم با داداشام ی روزی کلا در مورد این حرف میزنم الان فکرتو خراب نکن بخواب
نایا: باش
نایا: بر گشتم اونور جین منو از پشت بغل کرد به خودش چسبوند
( فردا صبح)
شوگا: جیننننن جینننن پاشوووو
جین : چی شده
شوگا: مامان
جین : مامان چی؟
شوگا: نایا با یکی از دوستاش اینجا بود رفت خرید بدش ما هم رفتیم باهاش خرید اما مامان آمد تفنگ گذاشت روی سر نایا بدش نایا رو برد ما نتونستیم کار کنیم
جین: واییییی خب چرا مثل بز منو نگا میکنی بیا بریم دنبالش۰۰۰۰۰۰
۲۵.۴k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.