رمان پرستار. بچه من💗
رمان پرستار. بچه من💗
جیون: بابا۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه گذشت⬆️
جیمین: گمشو بیرون
جیون: ب باش
جیمین: خب ملیس امشب ی مهمونی هستش با همه مهمونی هایی که رفتی فرق دارع پس مواظب باش خطای ازت سر نزنع
ملیس: چه مهمونی هستش؟
جیمین: آنقدر سوال نپرس ساعت ۸ میان میکاپت میکنن و لباس برات میفرستم
ملیس: ب باش
ملیس: بد از رفتن جیمین دیدم جیون آمد
جیون: عععممم سیلامممم
ملیس: سلام عزیزم
جیون: میشه برام نودل درست کنی؟
ملیس: اون مگه غذایی ممنوع ت نیست😶
جیون: هستش اما خب آدم هم به همه چی نیاز داره( شیرین زبونی)
ملیس: باش
ملیس: یواش
جیون: باش
ملیس: خب نیستش
( پرش زمانی)
ملیس: خب بیا آروم بریم ببینم جیمین هستش یا نه
جیون: باش
( پرش زمانی تمام شد)
ملیس: خب جیون نودلاتون کجاست؟
جیون: خب وقتی بابام نمیزاره نودل بخوریم حتما نمیخره دیگه
ملیس: راست میگی خب چی بکنیم
جیون: بریم بخریم
ملیس:بریم بخریم
ملیس: عااا باهم گفتم😂
جیون: ترو خدا منم با خودت ببر
ملیس: نمیشه
جیون: هققق خواهش میکنم هقققق
ملیس: باش برو لباساتو به پوش
جیون: آخ جون باش
ملیس: پوشیدی ؟
جیون:, اره
ملیس: خوب بریم
ملیس: پیداه رفتیم جیون درباره خودش خیلی حرفا بهم زد رنگ مورد علاقش ابیه و خیل چیزای دیگه رفتیم ی فروشگاه بزرگ چون اون بهترین نودل هارو دارع دیدم رعد برق زد رفتیم سریع نودل خریدیم خواستیم بیایم بیرون که دیدم کلی بارون میباره
ملیس:, دیدم جیون داره میلرزه من ی کت بلند پوشیده بودم زیرش ی تیشرت کوتمو روی سر جیون گذاشتم و بغلش کردم خودم داشتم میلرزیدم داشتم میرفتم به سمت خونه که یهو دیدم بارون قط شد به بالا نگاه کردم دیدم ی نفر چتری رو روی سرم گرفته نگاه کردم دیدم جیمینه
جیمین: اینجا چی کار میکنی؟
ملیس:, جیون یکم وسایل میخواست
جیمین:وسایل ؟ چه وسایلی ؟
ملیس: هیچی یکم خوردنی
جیمین: خب چیا ؟
ملیس: ی چیزایی
جیمین: چونشو گرفتم گفتم
جیمین: وقتی بهت میگم کجا درست جواب منو بده
ملیس: چشم
جیمین: برو توی ماشین بشین الان سرما میخوری
ملیس: باش
جیمین: واقعا با همه زنا فرق داره و جیون هم خیلی بهش علاقه داره
جیمین: رفتم سوار ماشین شدم رفتیم خونه
ملیس: قبل از اینکه جیمین بیاد منو جیون قرار گذاشتیم که یواشکی نودل درست کنیم
سریع رفتم ابو گذاشتم گرم بشه
جیمین:, داری چی کار میکنی؟,
ملیس:, چ چی ه ها نه نه منظورمه عع هیچی
جیمین: باش
ملیس: نودلو برای جیون آماده کردم برای اینکه جیمین نفهمه روی کاسه ی بسته سالاد گذاشتم
ملیس: آروم بخوررررررر
جیون: باش
جیمین: شما دوتا۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
( راستی پارت بعدی شرط دارع عااااا 🙄)
جیون: بابا۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
آنچه گذشت⬆️
جیمین: گمشو بیرون
جیون: ب باش
جیمین: خب ملیس امشب ی مهمونی هستش با همه مهمونی هایی که رفتی فرق دارع پس مواظب باش خطای ازت سر نزنع
ملیس: چه مهمونی هستش؟
جیمین: آنقدر سوال نپرس ساعت ۸ میان میکاپت میکنن و لباس برات میفرستم
ملیس: ب باش
ملیس: بد از رفتن جیمین دیدم جیون آمد
جیون: عععممم سیلامممم
ملیس: سلام عزیزم
جیون: میشه برام نودل درست کنی؟
ملیس: اون مگه غذایی ممنوع ت نیست😶
جیون: هستش اما خب آدم هم به همه چی نیاز داره( شیرین زبونی)
ملیس: باش
ملیس: یواش
جیون: باش
ملیس: خب نیستش
( پرش زمانی)
ملیس: خب بیا آروم بریم ببینم جیمین هستش یا نه
جیون: باش
( پرش زمانی تمام شد)
ملیس: خب جیون نودلاتون کجاست؟
جیون: خب وقتی بابام نمیزاره نودل بخوریم حتما نمیخره دیگه
ملیس: راست میگی خب چی بکنیم
جیون: بریم بخریم
ملیس:بریم بخریم
ملیس: عااا باهم گفتم😂
جیون: ترو خدا منم با خودت ببر
ملیس: نمیشه
جیون: هققق خواهش میکنم هقققق
ملیس: باش برو لباساتو به پوش
جیون: آخ جون باش
ملیس: پوشیدی ؟
جیون:, اره
ملیس: خوب بریم
ملیس: پیداه رفتیم جیون درباره خودش خیلی حرفا بهم زد رنگ مورد علاقش ابیه و خیل چیزای دیگه رفتیم ی فروشگاه بزرگ چون اون بهترین نودل هارو دارع دیدم رعد برق زد رفتیم سریع نودل خریدیم خواستیم بیایم بیرون که دیدم کلی بارون میباره
ملیس:, دیدم جیون داره میلرزه من ی کت بلند پوشیده بودم زیرش ی تیشرت کوتمو روی سر جیون گذاشتم و بغلش کردم خودم داشتم میلرزیدم داشتم میرفتم به سمت خونه که یهو دیدم بارون قط شد به بالا نگاه کردم دیدم ی نفر چتری رو روی سرم گرفته نگاه کردم دیدم جیمینه
جیمین: اینجا چی کار میکنی؟
ملیس:, جیون یکم وسایل میخواست
جیمین:وسایل ؟ چه وسایلی ؟
ملیس: هیچی یکم خوردنی
جیمین: خب چیا ؟
ملیس: ی چیزایی
جیمین: چونشو گرفتم گفتم
جیمین: وقتی بهت میگم کجا درست جواب منو بده
ملیس: چشم
جیمین: برو توی ماشین بشین الان سرما میخوری
ملیس: باش
جیمین: واقعا با همه زنا فرق داره و جیون هم خیلی بهش علاقه داره
جیمین: رفتم سوار ماشین شدم رفتیم خونه
ملیس: قبل از اینکه جیمین بیاد منو جیون قرار گذاشتیم که یواشکی نودل درست کنیم
سریع رفتم ابو گذاشتم گرم بشه
جیمین:, داری چی کار میکنی؟,
ملیس:, چ چی ه ها نه نه منظورمه عع هیچی
جیمین: باش
ملیس: نودلو برای جیون آماده کردم برای اینکه جیمین نفهمه روی کاسه ی بسته سالاد گذاشتم
ملیس: آروم بخوررررررر
جیون: باش
جیمین: شما دوتا۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
( راستی پارت بعدی شرط دارع عااااا 🙄)
۱۵.۲k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.