اینم تک پارتی از شوگا

+باید رهاش کنی...اونو به ما بده، مطمعن باش پشیمون نمیشی
_نمیتونم...
+نکنه دلت میخاد بمیری ها
_من همه ی داراییمو دادم تا اونو به دست بیارم...اون تموم زندگیمه نمیتونم رهاش کنم
+دقیقا...اون با اومدنش و قدم نحسش همه چیو ازت گرفت...مادرت مرد، برادرت برای همیشه حافظش پاک شد...خواهرت گوم و گور شد...و پدرتم که معلوم نیست کجاست
_اون شاید همه اینارو ازم گرفته باشه، اما به جاش یه خوشی ابدیو برام آورد...میدونی چقد دوسش دارم نه؟ میخوای ازش استفاده کنی تا عذابم بدی هااااا
+من خوبیتو میخوام پسررر چرا نمیفهمی آخه ابلح...اون نمیتونه پیشت بمونه اون به زودی میمیرهههه
_چ..چی، م..میر..ه؟ ها ا..الان چی گفتی عوضی؟
+دروغ نیست...ا.ت بزودی میمیره اون یه بیماری داره که قابل درمان نیست
_اون به من چیزی نگفته...
+هه..خوب معلومه که نمیگه اون میخواد قبل مردنش تو رو مبتلای خودش کنه تا بهت دردیو هدیه کنه که بعد مرگ جانگیونگ داشتی
_ساکت شووو عوضیییی...اون مثل تو کسافت نیستتت
+اگه اونو بهمون ندی...بعد پیدا کردنش مرگش حتمیه...پس با زبون خوش این کارو کن، اونو به ما بده و از این درد خلاص شو
_تو یه آشغالی...فکر کردی نمیدونم که مادرمم تو کشتی هااا پدرم...چند ساله دنبالش میگردم اما اون پیش توعههه تو داری از من سو استفاده میکنی نه ا.تتتت
میدونی چیه؟ من ا.ت رو با دنیا عوض نمیکنم پس بیخودی زر نزن و خودتو خسته نکن
اون فقط مال منه فهمیدی فقططط مالللل منهههه
+پس باید تمومش کنم؟ بعد تو ا.ت چی میشه ها، عشقت تنها میمونه...البته بعدا خودش میاد پیشت زیادی تنها نمیمونی
با گفتن این حرف گلوله رو شلیک کرد و شوگا برای همیشه ا.ت رو تنها گذاشت