تمام خواب هایت را از چشم تنهایی می بینی
تمام خواب هایت را از چشم تنهایی می بینی
یتیم می شوی/در تحقیر تخت خواب های معشوق ندیده
باز می کنی/سر صحبت را با آهنگ هایی که بویی از عشق نمی برند
اکران می شوی/بدون مجوز/در خاطره ی فیلم های مشترک
پانسمان ببندی خودت را از زخم آغوش های درنده
عتیقه شوی/خاک خورده ی خاطرات سمسار ندیده!
خسته می شوی/از قرص های خیر ندیده ی سر ساعت!!
نداشته هایت را انکار کنی
داشته هایت را حساب..
ببینی بی کسی هایت سه فرسنگ دورتر از آغوش های متمدن چادر زده اند
ورانداز می کنی خودت را
درست شبیه یک مترسک
کل زندگی را با یک پا ایستاده ای/بی آنکه از کلاغ ها انتظار همدردی داشته باشی..!!
یتیم می شوی/در تحقیر تخت خواب های معشوق ندیده
باز می کنی/سر صحبت را با آهنگ هایی که بویی از عشق نمی برند
اکران می شوی/بدون مجوز/در خاطره ی فیلم های مشترک
پانسمان ببندی خودت را از زخم آغوش های درنده
عتیقه شوی/خاک خورده ی خاطرات سمسار ندیده!
خسته می شوی/از قرص های خیر ندیده ی سر ساعت!!
نداشته هایت را انکار کنی
داشته هایت را حساب..
ببینی بی کسی هایت سه فرسنگ دورتر از آغوش های متمدن چادر زده اند
ورانداز می کنی خودت را
درست شبیه یک مترسک
کل زندگی را با یک پا ایستاده ای/بی آنکه از کلاغ ها انتظار همدردی داشته باشی..!!
۳.۴k
۱۳ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.