*همههه پارهههه شدن*
*همههه پارهههه شدن*
مایکی: بچه ها تاحالا اسنک بوکورولی خوردین؟*درحال پاره شدن*
همه بجز چیفو و دراکن: نه والا، تو اسنک بوکورولی خوردی؟؟؟
مایکی: نه
*حالا میتسویا از تو چمدونش نخ و سوزن در اورد تا این جر خوردگان را بدوزذ*
*همین زمان سوزومه*
سوزومه: خب برا فردا که میان دنبالم چه کوفتی بپوشم؟ نباید خیلی لباس این دختر فیسوهارو بپوشم، باید یه چیز متشخص و خوب بپوشم
*باز کردن کمدش*
سوزومه: آها، این عالیع*لباسش اسلاید دوم*
سوزومه: خب، بزن بریم لباسام رو که توی چمدونم هست چک کنم ببینم همه چیز ردیفه یا نه، صبح هم باید شارژ و گوشیم و ایرپادم رو بردارم، لب تابم هم برمیدارم، ایییی خدا، ای کاش میشد اتاقمو ببرم، تازه اونجوری که دوسش داشتم چیده بودمم😩
ولش حالا کاریه که شده، خب برا فردا، موهامو باز میذاردم، موهام تا پایین کمرمه، یکم موهامو موج دار کنم قشنگ تر میشه کفشامم یکم پاشنه باید داشته باشه، عالیه!
*سوزومه مشغول جمع کردن چیزای آخرش شد*
*همین زمان،عمارت بونتن*
*میتسویا همه را دوخته*
کازو: حالا.... مایکی.... عکس... دختره رو نشونمون ندادی *از خنده جر خورده*
مایکی: با... شه
*سانزو چراغارو خاموش کرد و نور پروژکتور بیشتر شد*
*تصویر چهارم بود که..*
میتسویا: این که تاکیشو سوزومه هست، درسته؟
مایکی/ایزانا: اره، تو از کجا میشناسیش؟
میتسویا: باهام شوخی میکنین؟ سوزومه یکی از مشهور ترین و بهترین مدل هاست، جزو چهار مدل معروف دنیاس و یه عالمه جایزه برای تناسب اندامش و زیباییش گرفته
باجی: برگانم
هانما: دیگه حرفی برای گفتن نیست
کازو: مایکی، مطمئنی همینه؟ اخه عجیبه همچین دختر خاص و بی نقصی به تو پا بده هااا
مایکی: ایزانا؟
ایزانا: دقیقا
مایکی: سانزو جان، کاتانات کجاس؟
ایزانا: کاکوچو، چاقوت کجاس؟
*کاکوچو چاقوش رو داد ایزانا و سانزو هم کاتاناش رو داد مایکی*
مایکی: ده ثانیه بهت فرصت فرار میدیم
*ایزانا شروع کرد شمردن*
*کازو فلنگو بس و حالا مایکی با کاتانا و ایزانا با چاقو دنبالش*
*ناگهان دختره از یه اتاق اومدن بیرون و مایکی و ایزانا همین الان ترمز گیرشون غیر فعال شده بود و با مخ خوردن زمین و چاقو و کاتانا رفت تو سقف و کازو از فرصت استفاده کرد و قایم شد*
سنجو: هوووویی، گاوای رم کرده، چه مرگتونع؟
اما: داداشی ها خوبین؟
مایکی: اره، فک کنم
ایزانا: باید اون موزوتورای جاهل العقل رو بگیریم
*مایکی هم بلند شد و کاتانا رو از تو سقف در اورد و ایزانا هم چاقوش و رفتن دنبال کازو بدبخت بگردن*
سنجو: هویی، سقفو به فاخ دادین، کدوم گورسونی میرینن؟؟
یوزوها: ام، سنجو هرروز اینجا اینطوریه؟
هینا: راست میگه، همش اینجا اینجوریه؟
سنجو: نه والا، نمیدونم امروز چه مرگشونه
☆پایان پارت 13☆
مایکی: بچه ها تاحالا اسنک بوکورولی خوردین؟*درحال پاره شدن*
همه بجز چیفو و دراکن: نه والا، تو اسنک بوکورولی خوردی؟؟؟
مایکی: نه
*حالا میتسویا از تو چمدونش نخ و سوزن در اورد تا این جر خوردگان را بدوزذ*
*همین زمان سوزومه*
سوزومه: خب برا فردا که میان دنبالم چه کوفتی بپوشم؟ نباید خیلی لباس این دختر فیسوهارو بپوشم، باید یه چیز متشخص و خوب بپوشم
*باز کردن کمدش*
سوزومه: آها، این عالیع*لباسش اسلاید دوم*
سوزومه: خب، بزن بریم لباسام رو که توی چمدونم هست چک کنم ببینم همه چیز ردیفه یا نه، صبح هم باید شارژ و گوشیم و ایرپادم رو بردارم، لب تابم هم برمیدارم، ایییی خدا، ای کاش میشد اتاقمو ببرم، تازه اونجوری که دوسش داشتم چیده بودمم😩
ولش حالا کاریه که شده، خب برا فردا، موهامو باز میذاردم، موهام تا پایین کمرمه، یکم موهامو موج دار کنم قشنگ تر میشه کفشامم یکم پاشنه باید داشته باشه، عالیه!
*سوزومه مشغول جمع کردن چیزای آخرش شد*
*همین زمان،عمارت بونتن*
*میتسویا همه را دوخته*
کازو: حالا.... مایکی.... عکس... دختره رو نشونمون ندادی *از خنده جر خورده*
مایکی: با... شه
*سانزو چراغارو خاموش کرد و نور پروژکتور بیشتر شد*
*تصویر چهارم بود که..*
میتسویا: این که تاکیشو سوزومه هست، درسته؟
مایکی/ایزانا: اره، تو از کجا میشناسیش؟
میتسویا: باهام شوخی میکنین؟ سوزومه یکی از مشهور ترین و بهترین مدل هاست، جزو چهار مدل معروف دنیاس و یه عالمه جایزه برای تناسب اندامش و زیباییش گرفته
باجی: برگانم
هانما: دیگه حرفی برای گفتن نیست
کازو: مایکی، مطمئنی همینه؟ اخه عجیبه همچین دختر خاص و بی نقصی به تو پا بده هااا
مایکی: ایزانا؟
ایزانا: دقیقا
مایکی: سانزو جان، کاتانات کجاس؟
ایزانا: کاکوچو، چاقوت کجاس؟
*کاکوچو چاقوش رو داد ایزانا و سانزو هم کاتاناش رو داد مایکی*
مایکی: ده ثانیه بهت فرصت فرار میدیم
*ایزانا شروع کرد شمردن*
*کازو فلنگو بس و حالا مایکی با کاتانا و ایزانا با چاقو دنبالش*
*ناگهان دختره از یه اتاق اومدن بیرون و مایکی و ایزانا همین الان ترمز گیرشون غیر فعال شده بود و با مخ خوردن زمین و چاقو و کاتانا رفت تو سقف و کازو از فرصت استفاده کرد و قایم شد*
سنجو: هوووویی، گاوای رم کرده، چه مرگتونع؟
اما: داداشی ها خوبین؟
مایکی: اره، فک کنم
ایزانا: باید اون موزوتورای جاهل العقل رو بگیریم
*مایکی هم بلند شد و کاتانا رو از تو سقف در اورد و ایزانا هم چاقوش و رفتن دنبال کازو بدبخت بگردن*
سنجو: هویی، سقفو به فاخ دادین، کدوم گورسونی میرینن؟؟
یوزوها: ام، سنجو هرروز اینجا اینطوریه؟
هینا: راست میگه، همش اینجا اینجوریه؟
سنجو: نه والا، نمیدونم امروز چه مرگشونه
☆پایان پارت 13☆
۸.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.