مافیایمن

#مافیای_من
پلرت ۹۴

جیمین : هیس
ات : نه میزاری بخورم نه میزاری برم بالکن

جیمین یک نوشیدنز دیگه برداشت خورد


ته : جیمین کم بخور می مونی تو دستمون ( باختدا



کوک ، : شاید هم زن داداشمون حامله شه


ته : قراره عمو شیمممم ( با خنده


جیمین : تو که این کارو کردی


تهیونگ : منم میکخوام این کارو کنم


ایو : ته ( با داد


لیا رقت نشیت رو پاهای کوک


کوک : بیب. تو که نمیخوای تحریکم کنی


لیا : نچ


کوک ،: یک کار‌ی نکن همین جور ی به ... بدم


لیا : ات چرا نمی خوری

ایو : فکر کنم ددیش اجازه نمیده


ات : بچه ها حال ندارم ها


ایو و ات و لیا رفتن اون طرف

جیمین ویو
از دور هی به ات نگاه می کردم


ایو : دخترا می خواین بریم برقصیم


لیا : موفقم


ایو یک نوشیدنی برداشت به ات داد


ایو : بیا بخور جیمین حواسش نیس یکمی کیف کن خب


ات : ولی ......


لیا : بخور هیچی نمیشه


ات نوشیدنی رو گرفت خواست بخوره جیمین از دستش گرفت


جیمین : می بینم می خوای بخوری هم ( عصبی


ات ،: جییمن تو خودت می خوری بعدش به من میگی نخورممم


جیمین : چون تو جنبه نداری بخوری دیگه هوش از سرت می پره


جیمین دستش رو گرفت برد دشوییی
جیمین ات رو چسبوند به دیوار


جیمین : کافیه یک بار دیگه از حرفام سرمیچی کنز با من طرفی


ات : می کنم می کنم


جیمین : که این طور

جیمین خواس لبش رو بزاره و لبای ات یهو
خروس بی محل امد


کوک : اهوووووووووو


جیمین : درد


کوک : بچه ها بیاینن دا عشق بازی تون بموته خونه



جیمین و ات رفتن


جیمین و پسرا این طرف


دخترا هم این طرف


ات : میشه یک ویسگی بدین ( ر به گارسون


گارسون : حتما


گارسون میاره
و ات میخوره


ایو : اهو میبینم میخوای تنیه شی


ات خورد

۲ تا لیوان خورد و جیمینرحواسش نبود


ات یک کوچلو مست شده بود وگرنه میفهمید چکار میکنه و هواسش بود


لیا : ات دیگه نخور جیمین میفهنه


ات مخنده


ات : باش
دیدگاه ها (۹)

بچه ها کمک میخوام میتونین کمکم کنید ؟

ات رفت پیش جیمین لیا : هعیییی ات کجاااا میرییی ات رفت میش جی...

جیمین : اوکیهبعد چند مین کوک امد ات پیش جیمین بود ایو هم رف...

ات : جیمناااااا نکننن این بدترین تنبیه هس ، باشههههه تنبیه ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط