* سه پارتی * وقتی بهش خیانت میکنی
* سه پارتی * وقتی بهش خیانت میکنی
#فلیکس
#یونگبوک
نشست در ماشینو قفل کرد تا نتونی فرار کنی و با پاچه ای پنجره های ماشینو سیاه کرد تا کسی نتونه شما رو ببینه ( البته شماها رو صندلی عقب ماشین نشسته بودین ) بعد اینکه پنجره ها رو با پارچه پوشوند اومد و دست و پاتو بست تا نتونی ورجه وورجه کنی بعد اینکه دستاتو بست اومد روت خیمه زد هی سرشو لای موهات فرو میبرد و لبتو میبوسید توهم این وسط که داشتی بحش فحش میدادی اما پسره رو خیلی عصبی کرده بودی بخاطر همین پسره به یه زور بهت الکل داد لپت رو با دستش محکم گرفته بود این کار باعث میشد که دندونت درد بگیره و دهنتو وا کنی و اونم تو دهنت الکل میریخت تو هم از مجبوری باید اون الکلو میخوردی اگه نمی خوردی به لپات بیشتر فشار میورد و دردت بیشتر و بیشتر میشد لیوان ها لیوان الکی بهت میداد تا مست شی آخرین لیوان رو هم بهت داد و تموم شد تو مست مست شده بودی و با پسره همراهی میکردی و اجاره میدادی که هر کاری می خواد بکنه مث ، بوسیدنت ، اهم کردنت ، کارهای اهممممم،
آره دیگه
ساعت حدود ۲ شب بود و پسره ازت پرسید که خونت کجاست و اینا توهم آدرس خونتو دادی و اون لا ماشینش تورو به خونت آورد وقتی که از ماشین اومدید بیرون دستتو گرفت و لبش رو رو لبت گذاشت همینطوری لب پیوسته در خونه رو باز کردی و همینطوری لب پیوسته به اتاق مشترک تو و فلیکس بردیش و در اتاقو بستی رفتی به سمت لباس پسره و لباسشو در آوردی پسره هم کتت رو در آورد و یکی یکی لباسای هم دیگرو در میوردید که رسیدید به پایان لباس یعنی هردوتون کامل ل.. خت بودید (اهم بزارید یکم جاهای اهمی رو کمتر کنم )
یک ساعتی هم رو میکردین ساعت حدود ۴ بود که خوابتون برد و روی تخت هر دوتون رو تخت خوابیده بودین اونم ل.......خت که فلیکس از سر کار
اومده بود رفت به سمت آشپز خونه و آب خورد لیوان آبشو رو روی کابینت گذاشت و اومد به سمت اتاق مشترکتون وقتی در رو باز کرد با
اهم سه پارتی کردم چون هیجان توش زیاده
شرایط برای پارت آخر :
لایک : ۱۸
کامنت : ۱۵
#فلیکس
#یونگبوک
نشست در ماشینو قفل کرد تا نتونی فرار کنی و با پاچه ای پنجره های ماشینو سیاه کرد تا کسی نتونه شما رو ببینه ( البته شماها رو صندلی عقب ماشین نشسته بودین ) بعد اینکه پنجره ها رو با پارچه پوشوند اومد و دست و پاتو بست تا نتونی ورجه وورجه کنی بعد اینکه دستاتو بست اومد روت خیمه زد هی سرشو لای موهات فرو میبرد و لبتو میبوسید توهم این وسط که داشتی بحش فحش میدادی اما پسره رو خیلی عصبی کرده بودی بخاطر همین پسره به یه زور بهت الکل داد لپت رو با دستش محکم گرفته بود این کار باعث میشد که دندونت درد بگیره و دهنتو وا کنی و اونم تو دهنت الکل میریخت تو هم از مجبوری باید اون الکلو میخوردی اگه نمی خوردی به لپات بیشتر فشار میورد و دردت بیشتر و بیشتر میشد لیوان ها لیوان الکی بهت میداد تا مست شی آخرین لیوان رو هم بهت داد و تموم شد تو مست مست شده بودی و با پسره همراهی میکردی و اجاره میدادی که هر کاری می خواد بکنه مث ، بوسیدنت ، اهم کردنت ، کارهای اهممممم،
آره دیگه
ساعت حدود ۲ شب بود و پسره ازت پرسید که خونت کجاست و اینا توهم آدرس خونتو دادی و اون لا ماشینش تورو به خونت آورد وقتی که از ماشین اومدید بیرون دستتو گرفت و لبش رو رو لبت گذاشت همینطوری لب پیوسته در خونه رو باز کردی و همینطوری لب پیوسته به اتاق مشترک تو و فلیکس بردیش و در اتاقو بستی رفتی به سمت لباس پسره و لباسشو در آوردی پسره هم کتت رو در آورد و یکی یکی لباسای هم دیگرو در میوردید که رسیدید به پایان لباس یعنی هردوتون کامل ل.. خت بودید (اهم بزارید یکم جاهای اهمی رو کمتر کنم )
یک ساعتی هم رو میکردین ساعت حدود ۴ بود که خوابتون برد و روی تخت هر دوتون رو تخت خوابیده بودین اونم ل.......خت که فلیکس از سر کار
اومده بود رفت به سمت آشپز خونه و آب خورد لیوان آبشو رو روی کابینت گذاشت و اومد به سمت اتاق مشترکتون وقتی در رو باز کرد با
اهم سه پارتی کردم چون هیجان توش زیاده
شرایط برای پارت آخر :
لایک : ۱۸
کامنت : ۱۵
۸.۵k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.