زن زیبائی نیستم

📝

زن زیبائی نیستم
موهایی دارم سیاه که فقط تا زیر گردنم می‌‌آید
و نه شب را به یادت می‌‌آورد
نه ابریشم
نه سکوتِ شاعرانه
نه حتی خیال یک خوابِ آرام
پوستِ گندمی دارم
که نه به گندم میماند
نه کویر
و چشم هایی‌
که گاهی‌ سیاه میزند
گاهی‌ قهوه ای
و گاه که به یاد مادرم می‌‌افتم عسلی میشوند و کمی‌ خیس
دست‌هایم .... دست هایم
دست هایم مهربانند
و هر از گاهی‌
برایِ تو
به یادِ تو
به عشقِ تو
شعر می‌‌نویسند
.
مرا همینطور ساده دوست داشته باش
با موهایی که نوازش میخواهند
و دست‌های که نوازشت می‌‌کنند
و چشم‌هایی‌ که
به شرقیِ صورتِ من می‌آیند..


👤 #نیکی_فیروزکوهی
دیدگاه ها (۲)

@cafenaghashiمرسی که هستی و هستی را رنگ می‌‌آمیزیهـــیچ چیز ...

@cafenaghashi مادربزرگ همیشه می گفت دردِ تن یک جا نمی ماند، ...

حس کن‌مرادر دوستت دارم دم گوشت!!!

خاطرات تلخ قدیمی به نورحساسن وعاشق تاریکی! یعنی کافیه چراغ خ...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط