فصل دو پارت نوزدهم

†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†★†
+مال خودته؟
راشل تقریبا جیغ زد و به ماشین اشاره کرد
-نه از یکی قرض گرفتم
+بلدی رانندگی کنی؟
-اره
کارلوس با افتخار گفت
-برو سوار شو
گفت و خودش سمت ماشین رفت و سوار شد
با سوار شدن راشل درارو قفل کرد
ماشینو روشن کرد و روند
+کجا میریم؟
-پارک
دروغ گفت
خودشم نمیدونست دارن کجا میرن
فقط باید جایی میرفت که خلوت باشه
دوربین نداشته باشه
راشل پاهاشو داشبورد ماشین گذاشت و شروع به تکون دادنشون کرد
کارلوس به پاهای راشل نگاه کرد
زبونشو رو لباش کشید
چشمش به لبای صورتی راشل خورد
گردنش که خیلی نرم بود
لباشم همونقدر نرمن؟
نفهمید چند دقیقس که داره میرونه...
با رسیدن به خیابون خلوتی نفس راحتی کشید
فکنم از شهر خارج شده بودن
+گم شدیم؟
دختر با ترس گفت
-نه
با خونسردی گفت
+ولی اینجا پارکی نیست
-دقیقا
گفت و پوزخند زد
راشل کم کم داشت از کارلوس میترسید
با صاف شدن صندلیش جیغ ارومی کشید
کارلوس به راشل نگاه کرد و بدون مکث رو راشل قرار گرفت
+ولم...
با قرار گرفتن لبای کارلوس رو لباش حرفش نصفه موند
کارلوس گاز محکمی از لب پایینی راشل گرفت
دختر ناله ارومی کرد
لبش خیلی درد میکرد
کارلوس بدون توجه به تکون خوردن راشل زیرش به مک زدن لبای دختر ادامه داد
راشل داشت نفس کم میورد و کارلوس زود متوجه شد
عقب رفت
راشل به محض جدا شدن کارلوس ازش سمت در هجوم برد
قفل بود!!
با قرار گرفتن دوباره کارلوس روش اشکاش سرازیر شدن
-فکردی اینقدر احمقم درو باز میزارم؟
گفت و گاز محکمی از گردن راشل گرفت
+ایییی ولم کن مگه من چیکار کردم
دختر با هق هق گفت و به سینه ی کارلوس مشت زد
با احساس دست کارلوس رو باسنش گریش شدت گرفت
نباید به کارلوس اعتماد میکرد
دستشو بالا اورد و با تمام زور به صورت کارلوس مشت زد
پسر ازش فاصله گرفت و دستشو رو صورتش گذاشت
به راشل نگاه کرد
چیکار کرده بود...
قرار نبود اینطوری بشه...
به صورت خیس راشل نگاه کرد
چشماش بخاطر گریه قرمز شده بود
لباس بخاطر مکایی که زده بود یکم جلو اومده بودن
کیس مارکا تو گردنش خودنمایی میکردن
دستشو سمت صورت راشل دراز کرد
+ب.. بهم دست نزن
دختر مظلوم گفت و تو خودش جم شد
چطور باید میرفت خونه؟
خیلی از دست کارلوس ناراحت بود
کارلوس نفس عمیقی کشید و دست راشلو گرفت
-ببخشید
راشل که برای منفجر شدن فقط همین جمله رو نیاز داشت به خواستش رسید
+ببخشید؟
+اینا با ببخشید حل میشه؟
+ازت متنفرم