پارت۶۹
پارت۶۹
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
..بعد چند مین یهو با صدای زده شدن دست کسی روی شیشه ماشین از هم جدا شدیم...پنجره رو اوردم پایین...میسو بود ...به محض اینکه دیدم گوشیشو سمتم گرفتو بدون مقدمه گفت
= خیلیییییی خوب شدههه.....ولی حیف که از پشت شیشه عکس گرفتم...یکم تار افتادههه ولی خیلییییییی کیوتههههه(خنده و خوشحال)
-( واااایییی از منو ددی که همین الان داشتیم از هم ل/ب میگرفتیم عکس گرفته بود....اصلاااا از پشت شیشه چطوررر عکس گرفتهههه وویییی اصلا ما زیاد طولش ندادیم کی اومدو عکس گرفففف) یاا چرا عکس گرفتییی(کمی خنده و خجالت)
= برا یاد گاریییی(خنده)
+( کمی خنده) میسو این عکس و برا منم بفرس
= باشه الان میفرستم(خنده)
-( از ماشین پیاده شدمو دست میسو رو گرفتم و از پنجره ماشین نگاهش کردم و گفتم)خب عشقم برو داره دیرت میشه(کمی خنده)
+ باشه خانم جئون...فقط مواظب خودت باش ..حالت خوب نبود یا چیزی لازم داشتی بهم زنگ بزن زندگیم(لبخند)
- باش عشقم....موفق باشی!......(لبخند)(لبخند کیوتی بهم زد و رفت و منو میسو هم وارد دانشگاه شدیم...تموم تایم دانشگاه رو با میسو گذروندم.....تایم دانشگاه تموم شد و برا اینکه با ماشینم نیومده بودم با تاکسی برگشتم خونه.....رفتم یه دوش گرفتم تا خستگیم در بره....یه هودی با یه شلوارک تا کمی بالاتر از رو/نم پوشیدم و موهامو خشک کردم و بستم....رفتم پایین و تلویزیون و روشن کردم و یه فیلم گذاشتم .....رفتم جاجانگمیون درست کردم.....بعد۴۰ مین درست شد....گاز و خاموش کردم و یه سری خوراکی که تو کابینت داشتیم رو برداشتم و بردم رومیز روبه روی کاناپه و تلویزیون گذاشتم و یه پتو اوردم و درجه بخاری رو زیاد کردم ودراز کشیدم رو کاناپه و رو خودم پتو انداختم و شروع کردم فیلم دیدن....درحالی که فیلم میدیدم خوراکی هم میخوردم.....۲۰مین گذشت و ددی هنوز نیومده بود٬معمولا الان میومد ..پس چرا دیر کرده!؟...۱۰مین دیگه گذشت داشتم فیلم میدیدم که با صدای باز شد در از جام بلند شدم و رو کاناپه نشستم و به در چشم دوختم...بعلههه ددی جونم بود...با دسته گُله کیوتی اومد داخل و اومد سمتم ....روبه روم ایستاد و گفت)
+ پرنسس حالت خوبه؟(لبخند)
- اره ددی حالم خوبه خوبه خوبه حالا با دیدن تو بهتر هم شد(لبخند کیوت)
+(نشستم کنارش و دسته گل و بهش دادم و بو/سه ای روی گونش گذاشتم)این ماله توعه !ماله همسر جئون! امیدوارم دوسش داشته باشی....(لبخند خرگوشی)
- (از دستش گرفتم و بوی خوب گل هارو به ریه هام تقدیم کردم....خیلی خوش بو بودند) ددی خوش بو وخیلی خوشگلن(لبخند کیوت و ذوق) ....(نشس/تم رو پ/اهاش جوری که چشم تو چشمش بودم....سطحی به ل/باش بوسه زدم و بغلش کردم) مرسیییی بهترین ددی دنیااا(ذوقق)
+ (متقابل بغلش کردم و گر/دنشو بو/سیدم) خوشحال شدی بیب؟
- (به چشمای ستاره ایش خیره شدم و گفتم) معلومه ! (ذوقق)
+(بعد حرفش خنده ای کردم و از تو جیب کتم دستبند های کاپلی ای در اوردم و یکیشو بستم به دستش.....علت دیر اومدنم این بود که دنبال یه چیز بینظیر بودم تا براش بخرم..) اگه دوسش ند....(پرید تو حرفم و با شوق و ذوق گفت)
- چی میگی ددییییی خیلیییی قشنگههههههههههه......(تموم صورتشو غرق بو/سه کردم و در اخر محکم بغلش کردم)عاشقتممممممممممممممممممممممم ددییییییییی(ذوققق)
+(خنده)من بیشترررر عاشقتمممممممممممممممممممممممممم زندگیممممم(اون یکی دستبندو دستم کرد و بغلم کرد و متقابل بغلش کردم.....بعد چند مین گفتم) من گشنمه بیب(لبخند مظلومانه)
- غذا درست کردم ددی منتظر تو بودم...بیا بریم بخوریم(لبخند)(خواستم بلند شم که دستشو بر زیر رو/نام و بلندم کرد و رفتیم غذا خوردیم....گلارو تو یه جا گلدونی شیک گذاشتم و بعد غذا رفتیم بالا....)
+( وقتی رفتیم تو اتاقمون ا.ت رفت و رو تخت دراز کشد منم رفتم تو حموم سریع یه دوش گرفتم و بعدش بدنمو موهامو خشک کردم و یه شلوارک پوشیدم و رفتم رو تخ/ت کنار ا.ت دراز کشیدم که.....
حمایتتتتتتتت لاوامممم
حمایتا کمهههه(میدونم تقصیر منه چون دیر میزارم و بد مینویسم) ولی چون دوستون دارم گذاشتم ^ ^
ارامشی برای حس تو
ویو ا.ت
..بعد چند مین یهو با صدای زده شدن دست کسی روی شیشه ماشین از هم جدا شدیم...پنجره رو اوردم پایین...میسو بود ...به محض اینکه دیدم گوشیشو سمتم گرفتو بدون مقدمه گفت
= خیلیییییی خوب شدههه.....ولی حیف که از پشت شیشه عکس گرفتم...یکم تار افتادههه ولی خیلییییییی کیوتههههه(خنده و خوشحال)
-( واااایییی از منو ددی که همین الان داشتیم از هم ل/ب میگرفتیم عکس گرفته بود....اصلاااا از پشت شیشه چطوررر عکس گرفتهههه وویییی اصلا ما زیاد طولش ندادیم کی اومدو عکس گرفففف) یاا چرا عکس گرفتییی(کمی خنده و خجالت)
= برا یاد گاریییی(خنده)
+( کمی خنده) میسو این عکس و برا منم بفرس
= باشه الان میفرستم(خنده)
-( از ماشین پیاده شدمو دست میسو رو گرفتم و از پنجره ماشین نگاهش کردم و گفتم)خب عشقم برو داره دیرت میشه(کمی خنده)
+ باشه خانم جئون...فقط مواظب خودت باش ..حالت خوب نبود یا چیزی لازم داشتی بهم زنگ بزن زندگیم(لبخند)
- باش عشقم....موفق باشی!......(لبخند)(لبخند کیوتی بهم زد و رفت و منو میسو هم وارد دانشگاه شدیم...تموم تایم دانشگاه رو با میسو گذروندم.....تایم دانشگاه تموم شد و برا اینکه با ماشینم نیومده بودم با تاکسی برگشتم خونه.....رفتم یه دوش گرفتم تا خستگیم در بره....یه هودی با یه شلوارک تا کمی بالاتر از رو/نم پوشیدم و موهامو خشک کردم و بستم....رفتم پایین و تلویزیون و روشن کردم و یه فیلم گذاشتم .....رفتم جاجانگمیون درست کردم.....بعد۴۰ مین درست شد....گاز و خاموش کردم و یه سری خوراکی که تو کابینت داشتیم رو برداشتم و بردم رومیز روبه روی کاناپه و تلویزیون گذاشتم و یه پتو اوردم و درجه بخاری رو زیاد کردم ودراز کشیدم رو کاناپه و رو خودم پتو انداختم و شروع کردم فیلم دیدن....درحالی که فیلم میدیدم خوراکی هم میخوردم.....۲۰مین گذشت و ددی هنوز نیومده بود٬معمولا الان میومد ..پس چرا دیر کرده!؟...۱۰مین دیگه گذشت داشتم فیلم میدیدم که با صدای باز شد در از جام بلند شدم و رو کاناپه نشستم و به در چشم دوختم...بعلههه ددی جونم بود...با دسته گُله کیوتی اومد داخل و اومد سمتم ....روبه روم ایستاد و گفت)
+ پرنسس حالت خوبه؟(لبخند)
- اره ددی حالم خوبه خوبه خوبه حالا با دیدن تو بهتر هم شد(لبخند کیوت)
+(نشستم کنارش و دسته گل و بهش دادم و بو/سه ای روی گونش گذاشتم)این ماله توعه !ماله همسر جئون! امیدوارم دوسش داشته باشی....(لبخند خرگوشی)
- (از دستش گرفتم و بوی خوب گل هارو به ریه هام تقدیم کردم....خیلی خوش بو بودند) ددی خوش بو وخیلی خوشگلن(لبخند کیوت و ذوق) ....(نشس/تم رو پ/اهاش جوری که چشم تو چشمش بودم....سطحی به ل/باش بوسه زدم و بغلش کردم) مرسیییی بهترین ددی دنیااا(ذوقق)
+ (متقابل بغلش کردم و گر/دنشو بو/سیدم) خوشحال شدی بیب؟
- (به چشمای ستاره ایش خیره شدم و گفتم) معلومه ! (ذوقق)
+(بعد حرفش خنده ای کردم و از تو جیب کتم دستبند های کاپلی ای در اوردم و یکیشو بستم به دستش.....علت دیر اومدنم این بود که دنبال یه چیز بینظیر بودم تا براش بخرم..) اگه دوسش ند....(پرید تو حرفم و با شوق و ذوق گفت)
- چی میگی ددییییی خیلیییی قشنگههههههههههه......(تموم صورتشو غرق بو/سه کردم و در اخر محکم بغلش کردم)عاشقتممممممممممممممممممممممم ددییییییییی(ذوققق)
+(خنده)من بیشترررر عاشقتمممممممممممممممممممممممممم زندگیممممم(اون یکی دستبندو دستم کرد و بغلم کرد و متقابل بغلش کردم.....بعد چند مین گفتم) من گشنمه بیب(لبخند مظلومانه)
- غذا درست کردم ددی منتظر تو بودم...بیا بریم بخوریم(لبخند)(خواستم بلند شم که دستشو بر زیر رو/نام و بلندم کرد و رفتیم غذا خوردیم....گلارو تو یه جا گلدونی شیک گذاشتم و بعد غذا رفتیم بالا....)
+( وقتی رفتیم تو اتاقمون ا.ت رفت و رو تخت دراز کشد منم رفتم تو حموم سریع یه دوش گرفتم و بعدش بدنمو موهامو خشک کردم و یه شلوارک پوشیدم و رفتم رو تخ/ت کنار ا.ت دراز کشیدم که.....
حمایتتتتتتتت لاوامممم
حمایتا کمهههه(میدونم تقصیر منه چون دیر میزارم و بد مینویسم) ولی چون دوستون دارم گذاشتم ^ ^
۶۳۸
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.