هر چه کردی به دلم
هر چه کردی به دلم ، ...
باز تو را بخشیدم
با زبان زخم زدی ...
دشنه زدی ...
خندیدم!
معنی تک تک رفتار تو را ...
میفهمم
ساده لوحی ست ...
بگویم که نمی فهمیدم !
غرق تردید شدم ، ...
باز تحمل کردم
تا زمانی که ...
به چشمان خودم هم دیدم
دیدم از خشم خداوند ...
نمی ترسیدی
تو نترسیدی و من سخت از آن ترسیدم
بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهری
تو جفا کردی و من هیچ ...
نمی پرسیدم
عاقبت سرد شدم ، خسته شدم ، یخ کردم !
مثل خورشید ...
غروبی که نمی تابیدم
اشک های دل من ، از تو و عشق تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
#F
@,,,,D
باز تو را بخشیدم
با زبان زخم زدی ...
دشنه زدی ...
خندیدم!
معنی تک تک رفتار تو را ...
میفهمم
ساده لوحی ست ...
بگویم که نمی فهمیدم !
غرق تردید شدم ، ...
باز تحمل کردم
تا زمانی که ...
به چشمان خودم هم دیدم
دیدم از خشم خداوند ...
نمی ترسیدی
تو نترسیدی و من سخت از آن ترسیدم
بسته بودم ، لب از آن درد و از آن بی مهری
تو جفا کردی و من هیچ ...
نمی پرسیدم
عاقبت سرد شدم ، خسته شدم ، یخ کردم !
مثل خورشید ...
غروبی که نمی تابیدم
اشک های دل من ، از تو و عشق تو نبود
بلکه از سادگی قلب خودم رنجیدم
#F
@,,,,D
- ۱.۴k
- ۰۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط