ای تو بداده در سحر از کف خویش بادهام

ای تو بداده در سحر از کف خویش باده‌ام
ناز رها کن ای صنم راست بگو که داده‌ام

گر چه برفتی از برم آن بنرفت از سرم
بر سر ره بیا ببین بر سر ره فتاده‌ام

#مولانا
#عاشقانه
#ماریا_رادمهر
دیدگاه ها (۲)

آنکه بی یار کند، یار شود باز توییآنکه دل داده شود، دل ببرد ب...

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشقراه مستــانه زد و چــــاره ...

گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است لیک دیوانه تراز مــن دل...

گفته بودیکه گلم شعر مرا میفهمی اینهمه بوسهزدم لای غزل ...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

ویو یونجو : شروع کردیم به غذا خوردن ومن هنوز هم حالم بد بود ...

من و ملاقات با BTSpart «۳»چشمامو باز کردم دیدم اعضا بالا سرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط