مروارید سفید

مروارید سفید

پارت³

صورتشو اونطرفی کرد..اون لیا بود...سریع ولم کرد و رفت...لیا سریع به سمتم اومد

لیا:حالت خوبه؟

ات:آره...

لیا:تهیونگ باهات کاری کرد؟

ات:نه...

لیا:ببین راستشو بگو خودم دیدم میخواست ببوستت ولی نتونست

ات:خب...اومدم دستشویی و اون وقتی اومدش حالش یجوری بود..فک کنم تحریک شده بود...

لیا:شت...اوکی بهش میگم اینکارو نکنه..

ات:هه...

لیا:ببین تهیونگ اون چیزی که فکر میکنی نیست

ات:من تهیونگو بد نمیبینم...

لیا:اوک..بیا بریم سره کلاس

ات:اوک..

این زنگ با تهیونگ داشتیم...کلاس که شروع شد و اومدش همش داشت بهم نگاه میکرد....نگاهمو ازش دزدیدم و دستمو جلوی صورتم بردم...

(شب)
(توی خونه)

داشتم کتاب میخوندم که کوک اومد توی اتاقم

ات:بله؟

جئون:گشنمه

ات:به من چه(کلافه)

خودشو روم انداخت که احساس کردم کمرم داره میشکنه

ات:بلند شو خرس گنده

جئون:گشنمههههه

ات:بلند شو تا برات غذا درست کنم

جئون:باشه

بلند شدش...رفتم غذا واسش درست کردم.

ات:بیا بخور

جئون:مرسیییی

که سفت بغلم کرد...موهاشو ناز کردم..

ات:کیوت

جئون:من کیوت نیستم

ات:ولی نشونه هاش هست

جئون:(اخم)

ات:(خنده)

داشتیم غذا میخوردیم که...

شرایط
لایک:۲۰
کامنت:۱۰
دیدگاه ها (۵)

میشه پرش کنید؟🌝https://harfeto.timefriend.net/17201093607877

دلم نیومد این پارتو نزارم:)مروارید سفیدپارت ⁴که گوشیم زنگ خو...

مروارید سفید پارت ²جئون:اون کثافت به من خیانت کرده میفهمی؟؟؟...

مروارید سفیدپارت¹ویو ات:از خواب بلند شدم...لباسامو پوشیدم و ...

نام فیک: عشق مخفیPart: 36ویو جیمینات. باشهات. غذا خوردی؟جی. ...

پارت۱۳ # حلقه_سکوت تهیونگ: ماچ بهت من میرم استراحت کنمات:...

پارت ۲....:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط