ات لباسش را در اورد

ات لباسش را در اورد
کوک زیر لب گفت وقتش هست کوک شروع به دیوانه بازی در اورد که یعنی مست هست
ات وای یهو چت شد
کوک ات را گرفت بقل کرد
ات هرچی سعی کرد از او جدا شه نشد
کوک ات من میخواستم یه چیزی بگم
ات باشه بگو اما اول ولم کن
کوک اگر ولش کنم میره
کوک مطمئن باشم نمیری
ات مطمئن باش
کوک باشه کوک ات را ول کرد
کوک ات من خیلی وقته دوست دارم
ات منم همین طور
کوک واقعا
ات اره
کوک اگر واقعا دوسم داری بیا امشب باهم بخوابیم
ات چی
کوک دیدی دوسم نداری
ات لب کوک را بوسید
ات دیدی دوست دارم خوب دیگه من میرم خانه
کوک نه کافی نیست
ات خوب چیکار کنم
کوک همون کاری که گفتم
ات باشه
ات باز لباسش را دراورد و رفت رو تخت و با کوک خوابید
بعد از چند ساعت که همه کار هاشون را که کردن
کوک گفت ات بیا بریم حمام
ا چی دیگه داری زیاد روی میکنی
کوک بلند شد و ات را بغل کرد و گزاشتش تو وان واب را باز کرد و خودش هم رفت داخل وان و باز به کارشون ادامه دادن بعد از چند دقیقه لب های همدیگر را ول کردن یه کمی مشروب خوردند
ات من دیگه میخوام برم رو تخت
کوک باشه
رفتند خودشون را خشک کردند و رفتند رو تخت
کوک ات را حل داد رو تخت و خودش آروم آروم اومد بالا و باز لب ات را بوسید
ات به کوک سیلی زد چون ات را ترسوند
و کوک در عوض هر سیلی لبش را بوس میکرد
ات هم از این موقعیت استفاده کرد
صبح روز بعد
ات واییی من کجام این جا کجا
کوک تو دیشب بامن خوابیدی
ات واقعا
کوک اره
بعد کوک افتاد روی ات
بقیه از برای پارت بعد
بای