عشق غیر منتظره

عشق غیر منتظره
p.r:«²»
ویو جیمین«مثل همیشه رفته بودم ساحل تنها جایی بود ک می‌تونستم وقتی خیلی ناراحتم میتونه آرومم کنه داشتم برا خودم قدم میزدم ک متوجه شدم یه نفر داره گیتار میزنه سرم رو چرخوندم تا پیداش کنم وقتی پیداش کردم آروم آروم رفتم سمتش و پیشش نشستم واقعا خوب گیتار میزد تا این ک متوجه شد من کنارش نشستم و....
ویو هایون« وقتی متوجه شدم یکی کنارم نشسته گیتار زدنم رو متوقف کردم و سرم رو برگردوندم و با چشای درشت بهش رول زدم از اونجایی ک ترسیده بودم و نمی‌دونستم چیکار کنم با گیتارم محکم زدم پس کله پسره و فورا فرار کردم انقد دوییدم تا ب یجای امن برسم خیلی ترسیده بودم چون تا نصف راه دنبالم بود
عایششش دختر چرا انقد ترسیدی؟ مگه می خواست بخورتتت وای من آرومم اروممم خطاب ب خودش*
دستم رو بردم سمت جیب شلوارم تا گوشیم رو در بیارم ک متوجه شدم گوشیم نیستش
وای شت اونجا جا گذاشتمشششش
سریع رفتم پیش سه نفر و واسه چند لحظه تلفنش رو گرفتم و ب گوشیم زنگ زدم ولی خاموش بود برا همین گوشی رو پس دادم و برگشتم سمت ساحل وقتی رسیدم رفتم پیشون کنارشون نیستم بعد چند مین قرار شد ک بریم خونه خیلی طولی نکشید ک رسیدیم قرار بود فرداش برم یه گوشی دیگه بخرم چون گوشی نداشتم دیگه تا رسیدیم خونه من رفتم طبقه بالا و رفتم سمت حمام یه دوش ده مینی گرفتم و بعد از حمام اومدم بیرون لباس خواب تنم کردم و خوابیدم...

ویو جیمین« موقعی ک با گیتارش زد پس کلم برق از سرم پرید یه لحظه رفتم تنظیمات کار خونه وقتی ب خودم اومدم دیدم داره فرار می‌کنه از جام بلند شدم و گوشی و گیتارش ک جا گذاشته بود رو برداشتم و دنبالش شروع کردم می خواستم گوشیش رو بهش بدم ک نشد گوشیش هم شارژ نداشت و خاموش شد
یه جا وایسادم تا نفسی تازه کنم
وای این دختره چقد دوش خوب بود
باید آدم بره پییش کلاس دو
هنوز سرم درد می‌کنه ولی گیتار زدنش عالی بود فقط چرا فرار کرد؟ جدا من و نشناخت؟
وای چقد باحال بود همین جور ک داشتم با خودم حرف میزدم بر گشتم تا برم سوار ماشین شدم برم خونه بعد چند مین رسیدم سوار ماشین شدم و حرکت کردم تقریباً 10مین تو راه بودم ماشین رو تو پارکینگ پارک کردم و رفتم داخل وقتی وارد خونه شدم رفتم سمت اتاق می خواستم لباسم رو عوض کنم ک متوجه شدم...
خوب اینم پارت دو
اومید وارم ک خوشتون بیاد
شرایطش1۴تا لایکه:)
اومید وارم حمایت کنین🤍