عشق با قلدریpt26
Pt26
روز بعد ویو ا.ت
امروز میخوام حسابی لاس وگاسو بگردم و یکمم تمرین کنم فردا مسابقست
خلاصه میخوام روزم شاد باشه
دیشب نمیدونم چجوری خوابم برد خیلی خسته بودم
بلند شدمو صورتمو شستم
از اتاقم زدم بیرون رفتم لابی دیدم می یونگ و مین وو رو مبل نشستن انگار میخوان جایی برن
رفتم طرفشون
ا.ت:سلام*لبخند
می یونگ:صب بخیر*لبخند
مین وو:سلام*سلام
ا.ت:چی شده*با مین وو بود
می یونگ:ولش کن با ما میای؟
ا.ت:شما کجا میرین؟
می یونگ:مریم وگاسو بچرخیم
ا.ت:جدا؟پس منم میام
می یونگ:برو اماده شو ما منتظره جیهوپو سهونیم
ا.ت:یونگی چی؟
می یونگ:خوابه
ات:اها اون عاشقه خوابه
مین وو:چقدرم خوب میدونی*سرد
ات:چت شده؟
مین وو:ما منتظریم تا اماده بشی
ات:عجیب غریب*زیر لب
رفتم تو اتاقم اماده شدم
رفتیم لابی
ا.ت:بریم
می یونگ:اوهوم
سوار اتوبوس گردشگری شدیم همه جارچ گشتیم
کل خیابان فریمونت رو دور زدیم کلی خرید کردیم سوار چرخو فلک شدیم کلی حال کردیم
(مکان:ابشار مرداب لاسم)
برای یکم خلوت رفتم یه گوشه نشستم به کارایی که اخیرا کردم فکر میکردم که
...
روز بعد ویو ا.ت
امروز میخوام حسابی لاس وگاسو بگردم و یکمم تمرین کنم فردا مسابقست
خلاصه میخوام روزم شاد باشه
دیشب نمیدونم چجوری خوابم برد خیلی خسته بودم
بلند شدمو صورتمو شستم
از اتاقم زدم بیرون رفتم لابی دیدم می یونگ و مین وو رو مبل نشستن انگار میخوان جایی برن
رفتم طرفشون
ا.ت:سلام*لبخند
می یونگ:صب بخیر*لبخند
مین وو:سلام*سلام
ا.ت:چی شده*با مین وو بود
می یونگ:ولش کن با ما میای؟
ا.ت:شما کجا میرین؟
می یونگ:مریم وگاسو بچرخیم
ا.ت:جدا؟پس منم میام
می یونگ:برو اماده شو ما منتظره جیهوپو سهونیم
ا.ت:یونگی چی؟
می یونگ:خوابه
ات:اها اون عاشقه خوابه
مین وو:چقدرم خوب میدونی*سرد
ات:چت شده؟
مین وو:ما منتظریم تا اماده بشی
ات:عجیب غریب*زیر لب
رفتم تو اتاقم اماده شدم
رفتیم لابی
ا.ت:بریم
می یونگ:اوهوم
سوار اتوبوس گردشگری شدیم همه جارچ گشتیم
کل خیابان فریمونت رو دور زدیم کلی خرید کردیم سوار چرخو فلک شدیم کلی حال کردیم
(مکان:ابشار مرداب لاسم)
برای یکم خلوت رفتم یه گوشه نشستم به کارایی که اخیرا کردم فکر میکردم که
...
۵۹.۸k
۲۲ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.