اولین سال طلبگی یه روز ساعت اخلاق رفتیم منزل حاج آقا

اولین سال طلبگی یه روز ساعت اخلاق رفتیم منزل حاج آقا...
باید اصفهانی باشی تا حس کنی چقدر آقا برامون عزیز بودند...
بعد که صحبتهاشون تموم شد گفتند شما رو به خدا میسپارم و خدا رو هم به شما...
حواستون به خدا و حریمش باشید...
این جمله سالهاست که توی ذهنم حک شده...
شاید بشه گفت هنوز توی این سالها چراغ روشن تصمیم گیری هام بوده...
حاج آقا ناصری دوست داشتنی، همون روحانی مهربونی بود که لات و لوتهای اصفهان روی زانوهاش گریه میکردند...
روحت شاد حاج آقا...
به قرار جمعه هاتون رسیدید😢
دیدگاه ها (۱۷)

می‌توانی برای آمدنت بهترین قسمتِ روز را برداریهمان قسمتی که ...

اجازه بدهلااقل یکی از دست‌هایت از خوابم بیرون بماندترجیحاً آ...

فراق سخته... خیلی سخت...اینکه با خودت فکر کنی عزیزی رو دیگه ...

نه اینکه نباشد... نه...من اما مدتهاست فهمیده ام دوست داشتنی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط