black flower(p,143)

black flower(p,143)


جونگ کوک ماگ خالی تهیونگ رو از مقابلش برداشت.

و ماگ ها رو توی سینک ظرف شویی گذاشت و وارد اتاق مهمان که مدت ها کسی ازش استفاده نکرده بود شد.

جونگکوک یک حوله و یک دست از لباس های خودش رو روی تخت گذاشت و سیستم گرمایشی اتاق رو بیشتر کرد.

به لطف آجومایی که هر هفته خانم جئون برای تمیز کردن خونه ش می فرستاد اتاق مهمان نیازی به مرتب کردن و تمیز شدن نداشت.

جونگکوک: اتاق آماده ست کیم.....

جونگ کوک به تهیونگ که هنوز روی مبل نشسته بود و گوشیش رو توی دستش گرفته بود نگاه کرد.

تهیونگ: .....اوه... باشه

تهیونگ از کنار جونگ کوک که توی چارچوب در اتاق مهمان ایستاده بود رد شد و روی تخت نشست.

تهیونگ لباس هایی که جونگ کوک براش آماده کرده بود رو برداشت و منتظر شد تا جونگکوک در رو ببنده تا بتونه از شَر لباس هایه خیسش خلاص بشه و خودش رو زیر اون پتوی بزرگ و گرم غرق کنه.

جونگ کوک که از چشمای تهیونگ خواسته ش رو خونده بود یک قدم عقب برداشت و دست گیره ی در رو گرفت.

جونگکوک: اگه کاری داشتی من تو اتاق کناری هستم.

جونگکوک در اتاق مهمان رو بست و امگا مو نقره ای رو تنها گذاشت.

تهیونگ لباس هایه خیسش رو از تنش درآورد و لخت شد.

و بدون اینکه خودش رو بپوشونه لباس هاش رو از چوب لباسی آویزون کرد تا خشک بشن و صبح بتونه ازشون استفاده کنه.
دیدگاه ها (۰)

black flower(p,144)

black flower(p,145)

black flower(p,142)

black flower(p,141)

black flower(p,238)

black flower(p,243)

black flower(p,237)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط