black flower(p,144)
black flower(p,144)
تهیونگ خم شد و لباس هایی که آلفا براش گذاشته بود رو از روی تخت برداشت.
بوی خوبی میدادند، جونگ کوک قبلا بهشون عطر زده بود؟
ناخوداگاه بینیش رو به لباس نزدیک کرد.
شکلات تلخ و.....
تهیونگ ناله ای کرد و عمیق تر بو کشید.
و چرم تازه....
جونگ کوک از هیچ عطر و ادکلنی استفاده نکرده بود، فقط فرموناش از قبل روی لباساش مونده بود....
تهیونگ با اینکه دوست نداشت، اما به خودش اعتراف می کرد که ترکیب این دو تا رایحه کنار هم فوق العاده به نظر می رسه.
تهیونگ به غرایز فاکی امگایش یک فحش رکیک ناموسی داد و تو ذهنش چند بار به چپ و راست صورت خودش سیلی زد.
چرا باید از فرمونای یک آلفای نر لذت می برد؟
شاید یک امگا باشه اما هنوزم کاملا است*ریت بود و ترجیح می داد با دخترای که سایزشون از هفتاد بیشتر بود س*کس داشته باشه نه پسری که قدش دو برابر خودشه و یه دی*ک بزرگ داره.
اون گ*ی نبود یا حداقل خودش هنوز متوجه نشده بود.
یه شلوار آبی گشاد و یه تیشرت سرخابی اور سایز...
قطعا هم هر دوشون از مارک*ای معروفی بودند که تهیونگ حتی اسمشونم به گوشش نخورده بود.
پولدارا و زندگی های لاکچریشون....
واقعا نمی تونست درک شون کنه.
از وقتی بچه بود عادت داشت هر چیزی که تو کمدش پیدا می شد رو بپوشه حتی اگه متعلق به خواهرش باشن...
تهیونگ خم شد و لباس هایی که آلفا براش گذاشته بود رو از روی تخت برداشت.
بوی خوبی میدادند، جونگ کوک قبلا بهشون عطر زده بود؟
ناخوداگاه بینیش رو به لباس نزدیک کرد.
شکلات تلخ و.....
تهیونگ ناله ای کرد و عمیق تر بو کشید.
و چرم تازه....
جونگ کوک از هیچ عطر و ادکلنی استفاده نکرده بود، فقط فرموناش از قبل روی لباساش مونده بود....
تهیونگ با اینکه دوست نداشت، اما به خودش اعتراف می کرد که ترکیب این دو تا رایحه کنار هم فوق العاده به نظر می رسه.
تهیونگ به غرایز فاکی امگایش یک فحش رکیک ناموسی داد و تو ذهنش چند بار به چپ و راست صورت خودش سیلی زد.
چرا باید از فرمونای یک آلفای نر لذت می برد؟
شاید یک امگا باشه اما هنوزم کاملا است*ریت بود و ترجیح می داد با دخترای که سایزشون از هفتاد بیشتر بود س*کس داشته باشه نه پسری که قدش دو برابر خودشه و یه دی*ک بزرگ داره.
اون گ*ی نبود یا حداقل خودش هنوز متوجه نشده بود.
یه شلوار آبی گشاد و یه تیشرت سرخابی اور سایز...
قطعا هم هر دوشون از مارک*ای معروفی بودند که تهیونگ حتی اسمشونم به گوشش نخورده بود.
پولدارا و زندگی های لاکچریشون....
واقعا نمی تونست درک شون کنه.
از وقتی بچه بود عادت داشت هر چیزی که تو کمدش پیدا می شد رو بپوشه حتی اگه متعلق به خواهرش باشن...
- ۵.۵k
- ۲۹ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط