ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

ما چون ز دری پای کشیدیم ، ‏کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ،‏ بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست ، نشیند
از گوشه بامی که پریدیم ،‏ پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم روضه خلد است
انگار که دیدیم ، ندیدیم ندیدیم
صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوه یک باغ نچیدیم ، ‏نچیدیم
سر تا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش ، رسیدیم ، ‏رسیدیم
وحشی ! سبب دوری و این قِسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، ‏شنیدیم !!!
(وحشی بافقی)
دیدگاه ها (۶)

عاشقت نشدم که عصرها دست خودت را بگیریو ببری پارک،انقراض نسلت...

چیزهایی دیدم در روی زمین:کودکی دیدم، ماه را بو می کرد.قفسی ب...

.یک روز می آیی که من، دیگر دچارت نیستماز صبر ویرانم ولی چشم ...

من صبورم امابه خدا دست خودم نیست اگرمی رنجمیا اگر شادی زیبای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط