«سناریو»
«سناریو»
«درخواستی»
«وقتی ا.ت راز بزرگی رو از اعضا قایم میکنه. حالا اون راز هم این بوده که ا.ت پدر و مادرش طلاق گرفته ان...»
نامجون: عزیزم اشکالی نداره ولی برای اینکه اینو به من نگفتی خیلی ناراحت شدم.
ا.ت: ببخشید.(ناراحت)
نامجون: مگه قرار نشد هر چی اتفاق افتاد رو بهم بگی هوم
ا.ت: معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
نامجون: افرین فرشته کوچولوم🤍
جین: چرا بهم نگفتی هوم..
ا.ت: نمیخاستم کسی بدونه..
جین:یعنی حتا من نباید بدونم؟
ا.ت: خب ببخشید(بغض)
جین: اشکال نداره عزیزم.. ناراحت نباش.
جیهوپ: سانشاینم ناراحت نباش... بیا بریم بیرون یکم خوش بگذرونیم.. یا بریم بستنی بخوریم... بریم شهر بازی..
ا.ت: بریم(بغض)
جیهوپ: یاا مگه نگفتم ناراحت نباش.... همه چی درست میشه... نگران نباش..
ا.ت: هوم
شوگا: ا.ت من از خوابم زدم تا تو اروم بشی ولی هنو داری گریه میکنی..
ا.ت: خب چیکار کنم..
شوگا: بخواب... هیچ چیزی به غیر از خواب برات خوب نیس(😂😂😐)
ا.ت: خوابم نمیگیره.
شوگا: اوک من میرم بخوابم..
جیمین: یااا موچی کوچولو اگه تو گریع کنی منم گریه موکونما (با لحن کیوت)
ا.ت: اهوم..
جیمین: بیا بریم بیرون تا حال و. هوات عوض بشه..
تهیونگ:بیا با یونتان بازی کن
ا.ت: نمیخام..
تهیونگ: ببین ا.ت نمیشه که همیشه همینجوری ناراحت باشی که... خب همیشه بعضی از زن و شوهر ها نمیتونن باهم دیگه بسازن و از هم جدا میشن... پس چیز ناراحت کننده ای نیس عزیزم... بیا با یونتان بازی کن..
جونگکوک: ناراحت نباش عزیزم اشکالی نداره این هم میگذره.... اگه گریه کنی بهت شیر موز نمیدم..
ا.ت: باشه تو بهم شیز موز بده بعد..
جونگکوک: بیا اینم شیرموز (بهش شیر موز داد)
ا.ت: ملسییی...
نظرتون چیه؟
«درخواستی»
«وقتی ا.ت راز بزرگی رو از اعضا قایم میکنه. حالا اون راز هم این بوده که ا.ت پدر و مادرش طلاق گرفته ان...»
نامجون: عزیزم اشکالی نداره ولی برای اینکه اینو به من نگفتی خیلی ناراحت شدم.
ا.ت: ببخشید.(ناراحت)
نامجون: مگه قرار نشد هر چی اتفاق افتاد رو بهم بگی هوم
ا.ت: معذرت میخوام دیگه تکرار نمیشه
نامجون: افرین فرشته کوچولوم🤍
جین: چرا بهم نگفتی هوم..
ا.ت: نمیخاستم کسی بدونه..
جین:یعنی حتا من نباید بدونم؟
ا.ت: خب ببخشید(بغض)
جین: اشکال نداره عزیزم.. ناراحت نباش.
جیهوپ: سانشاینم ناراحت نباش... بیا بریم بیرون یکم خوش بگذرونیم.. یا بریم بستنی بخوریم... بریم شهر بازی..
ا.ت: بریم(بغض)
جیهوپ: یاا مگه نگفتم ناراحت نباش.... همه چی درست میشه... نگران نباش..
ا.ت: هوم
شوگا: ا.ت من از خوابم زدم تا تو اروم بشی ولی هنو داری گریه میکنی..
ا.ت: خب چیکار کنم..
شوگا: بخواب... هیچ چیزی به غیر از خواب برات خوب نیس(😂😂😐)
ا.ت: خوابم نمیگیره.
شوگا: اوک من میرم بخوابم..
جیمین: یااا موچی کوچولو اگه تو گریع کنی منم گریه موکونما (با لحن کیوت)
ا.ت: اهوم..
جیمین: بیا بریم بیرون تا حال و. هوات عوض بشه..
تهیونگ:بیا با یونتان بازی کن
ا.ت: نمیخام..
تهیونگ: ببین ا.ت نمیشه که همیشه همینجوری ناراحت باشی که... خب همیشه بعضی از زن و شوهر ها نمیتونن باهم دیگه بسازن و از هم جدا میشن... پس چیز ناراحت کننده ای نیس عزیزم... بیا با یونتان بازی کن..
جونگکوک: ناراحت نباش عزیزم اشکالی نداره این هم میگذره.... اگه گریه کنی بهت شیر موز نمیدم..
ا.ت: باشه تو بهم شیز موز بده بعد..
جونگکوک: بیا اینم شیرموز (بهش شیر موز داد)
ا.ت: ملسییی...
نظرتون چیه؟
۱۹.۱k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.