چندپارتی تهیونگ
#چندپارتی_تهیونگ
#درخواستی
P²
ت: باشه عشقم خداحافظ
ویو ا/ت
نشستم و انتظار کشیدم تا جیمین بیاد چند دقیقه بعد یهو دیدم یه شماره ی ناشناس داره بهم زنگ میزنه
جواب دادم تا ببینم کیه
----: الوووو الووووو
ا/ت: بله؟
----: شما خانم کانگ ا/ت هستین؟
ا/ت: بله چطور؟
---): اقا جیمین مث اینکه تو راه داشتن میومدن تصادف کردن و الان بدجور اسیب دیدن
ا/ت: چی؟ نه امکان ندارهههههه
----: لطفا اروم باشید
ا/ت: ک... ک.... کدوم ب.... ب.... بیمارستان؟
----: بیمارستان....
ا/ت: مرسی م... م... ممنون(قطع کرد)
ا/ت: تهیونگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ(با داد و گریه ی شدید)
تهیونگ: بله بله چیشده
ا/ت: ل... ل.... لطفا م... م.... ماشینو سریع ب... بیار(با گریه)
تهیونگ: باشه ولی چرا؟ چرا داری گریه میکنی؟ چرا به لکنت افتادی؟
ا/ت: فقط سریعععععععع(با داد و گریه)
تهیونگ: باشه باشه اروم باش
ویو ته
معلوم نبود چیشده و منم سریع ماشینو اوردم و ا/ت لکیشنو بهم نشون داد که کجا بریم
ا/ت: ب... ب.... برو اینجا
تهیونگ: ولی اینجا که بیماستان
ا/ت: فقط گازشو بگیر برووووووو
*چند دقیقه بعد*
تهیونگ: نمیخوای توضیح بدی چیشده؟
ا/ت: ب.. ب.... ببین جیمین وقتی داشته نیومد دنبالم تصادف کرده
و مث اینکه بدجور اسیب دیده(با بقض)
تهیونگ: یا خدااااا(بیشتر گاز داد)
ا/ت: تهیونگگگ ارومتر الان ماهم تصادف میکنیم
تهیونگ: نه حواسم هست فقط وقتی رسیدیم بهم بگو
ا/ت: ب..... باشه
*چند دقیقه بعد*
ا/ت: رسیدیم همینجاست(سریع از ماشین پیاده شد و به سمت بیمارستان میدویید)
تهیونگ: اوکی
ا/ت: خانم خانم شما اینجا بیماری به نام جیمین دارین؟
----: بل چطور؟
ا/ت: میشه شماره ی اتاق و بهم بدین؟
----: اتاق شماره ی ۵۶۱ هستن
ا/ت: میتونیم ببینمشون؟
----: فقط یه نفر اجازه داره بره ببین ایشونو
ا/ت: ب..... باش
ویو ا/ت
سریع به سمت اتاق میدوییدم
تهیونگ: ا/ت ارومترررر
ا/ت: فقط بیا
تهیونگ:(نفس نفس)
ا/ت:(به اتاق رسید و سریع درو باز کرد و با گریه به سمتش رفت)
ا/ت: جیمینممممممممممم بیدار شوووووو منو تنها نزارررر خواهش میکنممممممممم لطفا چشای قشنگتو باز کنننن خواهش میکنممممم
چرا انقدر زود از من خسته شدیییییی(با داد و گریه و دستای جیمینو گرفته بود)
تهیونگ: خوب یعنی الان چی میشه
ا/ت: دکتر حالش خوب میشه؟
+نمیدونم ولی به احتمال زیاد میره تو کما
#درخواستی
P²
ت: باشه عشقم خداحافظ
ویو ا/ت
نشستم و انتظار کشیدم تا جیمین بیاد چند دقیقه بعد یهو دیدم یه شماره ی ناشناس داره بهم زنگ میزنه
جواب دادم تا ببینم کیه
----: الوووو الووووو
ا/ت: بله؟
----: شما خانم کانگ ا/ت هستین؟
ا/ت: بله چطور؟
---): اقا جیمین مث اینکه تو راه داشتن میومدن تصادف کردن و الان بدجور اسیب دیدن
ا/ت: چی؟ نه امکان ندارهههههه
----: لطفا اروم باشید
ا/ت: ک... ک.... کدوم ب.... ب.... بیمارستان؟
----: بیمارستان....
ا/ت: مرسی م... م... ممنون(قطع کرد)
ا/ت: تهیونگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگ(با داد و گریه ی شدید)
تهیونگ: بله بله چیشده
ا/ت: ل... ل.... لطفا م... م.... ماشینو سریع ب... بیار(با گریه)
تهیونگ: باشه ولی چرا؟ چرا داری گریه میکنی؟ چرا به لکنت افتادی؟
ا/ت: فقط سریعععععععع(با داد و گریه)
تهیونگ: باشه باشه اروم باش
ویو ته
معلوم نبود چیشده و منم سریع ماشینو اوردم و ا/ت لکیشنو بهم نشون داد که کجا بریم
ا/ت: ب... ب.... برو اینجا
تهیونگ: ولی اینجا که بیماستان
ا/ت: فقط گازشو بگیر برووووووو
*چند دقیقه بعد*
تهیونگ: نمیخوای توضیح بدی چیشده؟
ا/ت: ب.. ب.... ببین جیمین وقتی داشته نیومد دنبالم تصادف کرده
و مث اینکه بدجور اسیب دیده(با بقض)
تهیونگ: یا خدااااا(بیشتر گاز داد)
ا/ت: تهیونگگگ ارومتر الان ماهم تصادف میکنیم
تهیونگ: نه حواسم هست فقط وقتی رسیدیم بهم بگو
ا/ت: ب..... باشه
*چند دقیقه بعد*
ا/ت: رسیدیم همینجاست(سریع از ماشین پیاده شد و به سمت بیمارستان میدویید)
تهیونگ: اوکی
ا/ت: خانم خانم شما اینجا بیماری به نام جیمین دارین؟
----: بل چطور؟
ا/ت: میشه شماره ی اتاق و بهم بدین؟
----: اتاق شماره ی ۵۶۱ هستن
ا/ت: میتونیم ببینمشون؟
----: فقط یه نفر اجازه داره بره ببین ایشونو
ا/ت: ب..... باش
ویو ا/ت
سریع به سمت اتاق میدوییدم
تهیونگ: ا/ت ارومترررر
ا/ت: فقط بیا
تهیونگ:(نفس نفس)
ا/ت:(به اتاق رسید و سریع درو باز کرد و با گریه به سمتش رفت)
ا/ت: جیمینممممممممممم بیدار شوووووو منو تنها نزارررر خواهش میکنممممممممم لطفا چشای قشنگتو باز کنننن خواهش میکنممممم
چرا انقدر زود از من خسته شدیییییی(با داد و گریه و دستای جیمینو گرفته بود)
تهیونگ: خوب یعنی الان چی میشه
ا/ت: دکتر حالش خوب میشه؟
+نمیدونم ولی به احتمال زیاد میره تو کما
۴۰.۸k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.